"an independent online kurdish website

کومنتار ـ ٢٨ ,  اولین دور انتخابات در عصر جمهورى اسلامى ایران در روز ١ ى ئاوریلى١٩٧٩ بە وقوع پیوست کە در آن سیستم  سیاسى ایران از نظام پادشاهى بە جمهورى ( جمهورى سلامى ایران ) تغییر پیدا کرد. از آن زمان تاکنون ١٠ بار براى ریاست جمهورى ، ٨ بار براى مجلس شوراى اسلامى ایران ، ٣ بار براى مجلس خبرگان وomar_sherifzade

٣ بار هم براى شوراهاى اسلامى شهر و دى انتخابات انجام گرفتە است. انتخاباتى کە در روز ٣ ى مارسى ٢٠١٢ انجام مى گیرد، ٢٦ مین دور انتخابات در حیات ٣٢ سالە جمهورى اسلامى ایران خواهد بود کە قابل پیش بینى است آخرین دور انتخابات در نظام دینى ایران هم باشد.

مشارکت در انتخابات حق شهروندى است و کسى اجازە ندارد آن را حرام ( تحریم ) و یا آن را بە وظیفە  دینى ، تبدیل نمائید. در ٣٢ سال گذشتە حاکمان ایران بارها مردم ایران را بە بهانە اینکە مشارکت در انتخابات یک امر و فریضە دینى است بە پاى صندوقهاى رأى کشاندند و آنها را ملزم بە رأى دادن کردند. در مقابل هم ، احزاب و جریانهاى سیاسى براى منافع مقطعى و گروهى خود حق مشارکت در انتخابات را از مردم و هوادارنشان سلب و تحریم نمودەاند. ترغیب یا تقبیح انتخابات حق مسلم هر کسى است و کسى اجازە ندارد کە فرد دیگرى را بخاطر شرکت یا عدم شرکت سرزنش ویا مورد نکوهش قرار دهد ( البتە هواداران مشارکت یا عدم  مشارکت حق روشنگرى براى تز خود را دارند ). بر خلاف نظر حاکمان مستبد جمهورى اسلامى ایران عدم مشارکت در انتخابات جرم نیست و همچنین بر خلاف تحریم کنندە گان افراطى مشارکت هم خیانت و مزدورى نیست.

مشارکت در انتخابات الزاما بە مفهوم رأى دادن یا رأى گرفتن ، انتخاب شدن و یا انتخاب کردن نیست بلکە مدل و تاکتیکى از مبارزە بر علیە استبداد است کە بسیار کارا و موثر هم است. مردم ناراضى در روز انتخابات از این تاکتیک مبارزاتى بر علیە حاکمان خود استفادە مى نمایند ( بخشا بدون اینکە رأى بگیرند یا رأى بدهند ). انتخابات پاشنە آشیل رژیمهاى دیکتاتور است. در روز انتخابات است کە مردم مى توانند حرف خود را با حاکمان مستبد در میان بگذارند. اتفاقأ این رژیمهاى دیکتاتور هستند کە دوست دارند مخالفین سیاسیشان در انتخابات مشارکت نکنند تا انتخاب هم نشوند و بتوانند با دردسر کمتر بە حاکمیت مستبدانە خود ادامە دهند. مشارکت معترضانە و مشروط  در انتخابات بە مراتب بهتر از عدم مشارکت پاسیو و منفعلانە است.

 اعتقاد عدەاى بر آن است کە مشارکت مردم در انتخابات موجب مشروعیت بخشیدن بە رژیمهاى دیکتاتور مى شود این سخن بە جا نیست زیرا سیستمهاى خودکامە و دیکتاتور تابع نظر مردم نیستند تا مشروعیت خود را از آنها بگیرند اگر چنین مى بود آن وقت مى بایست مشروعیت جمهورى اسلامى ایران از دولتهاى امریکا و آلمان بە مراتب بیشتر مى بود زیرا میانگین متوسط شرکت کنندگان در انتخابات در امریکا %٤٠ و در آلمان %٣٨ مى باشد در صورتیکە این میانگین در ایران بیش از %٦٠ است مضافا بر اینکە رژیم حاکم بر ایران نمایندگى استبداد دینى را دارد کە خود را فقط در مقابل خدا جوابگو و مشروعیتش را از او مى گیرد.

پنچ دلیل براى مشارکت در انتخابات 

1.      نادمکراتیک بودن انتخابات در سیستمهاى دیکتاتور نمى تواند برهان کافى براى توجیهى عدم مشارکت باشد زیرا تجربە تاریخى بە ثبوت رساندە است کە سرنوشت بخشى از رژیمهاى دیکتاتور در روز انتخابات رقم خوردە و نابود شدەاند در این مورد مى توان بە رژیمهاى دیکتاتور همچون شیلى بە رهبرى پینوشە در سال ١٩٨٨ ، اوکراین تحت حاکمیت ویکتوریا یانوکویچ در سال  ٢٠٠٤ و گرجستان بە رهبرى شوارنادزە در سال ٢٠٠٣   اشارە داست. این رژیمهاى دیکتاتور و توتالیتر در حوزە انتخابات نادموکراتیک اما با مشارکت مردم سرنگون و متلاشى شدند. متأسفانە نمونەاى تاریخى را نمى توان یافت کە بایکوت و یا تحریم انتخابات توانستە باشد رژیمى دیکتاتورى را از پاى در بیآورد.

2.     از نظر پسکولوژى و جامعە شناسى کسى کە بە پاى صندوق رأى مى رود و رأى خود را در صندوق انتخابات مى اندازد ، خود را طلبکار و دولت را بدهکار خود مى داند هنگامیکە رأى دهندە نتیجە انتخابات را خلاف میل خود دریافت کند بە صورت اتوماتیک خشم و تنفرى را نسبت بە حاکمیت در دل خود مى پروراند و همین خشم و تنفراست کە تبدیل بە روحیە مبارزاتى و عصیان بر علیە دۆلت مى شود.اما اگر مردم در انتخابات مشارکت ننمایند روحیە پاسیویستى در آنها بە وجود آمدە و نسبت بە رژیم بـى مبالات شدە و در نهایت مسئولیت مبارزە بر علیە حاکمیت را تقبل نمى کنند. 

3.     مشارکت در انتخابات ولو اینکە نادمکراتیک هم باشد ، اهرمى موثر در راستاى تقویت پروسە دمکراسى در جامعە است زیرا  مقولە انتخابات خود عنصرى مهم در روند دمکراسى زاسیون جامعە محسوب مى شود.انتخابات دمکراتیک تنها در قانون خلاصە نمى شوند بلکە باید هم انتخاب کنندە و هم انتخاب شوندە از فرهنگ دمکراتیک بر خوردار باشد و شکل گیرى فرهنگ دمکراتیک ، خود مستلزم تمرین و مشارکت در روند انتخابات است.

4.     در ٣٢ سال گذشتە میزان تحریمها  از جانب احزاب رادیکال و سرنگون خواە بە مراتب بیش از ترغیب و تشویقها در انتخابات بودەاست اما این تحریمها آنطور کە باید و شاید است جواب ندادە است تحریم و بایکوت انتخابات نتوانستە موجب عقب نشینى رژیم دینى حاکم بر ایران گردد. رژیم جمهورى اسلامى ایران بیشترین ضربات را در دور دهم ریاست جمهورى در سال ٢٠٠٩ متحمل گشت کە اتفاقأ نە از بایکوت و تحریم بلکە از مشارکت فعال و گستردە مردم نشأء گرفت.

5.     تجربە ثابت نمودەاست کە آلترناتیو رژیمهاى دیکتاتورى کە در روز انتخابات سرنوشت آنها رقم مى خورد و از بین مى روند  نظام دمکراسى است اما رژیمهاى کە بە وسیلە جنگ و یا انقلاب متلاشى مى شوند جایگزین آنها همانا نظامهاى دیکتاتوردیگرى است البتە با رنگ و تابلوى دیگر.

کرد و انتخابات دور نهم مجلس شوراى اسلامى ایران

 گرایشات سیاسى آن بخش از نخبگان و فعالان سیاسى کرد کە در درون کردستان هستند بە دلایل امنیتى چندان واضح و روشن نیستند و عمدتا با چراغ خاموش در انتخابات مشارکت مى کنند فقدان احزاب و تشکلهاى مستقل سیاسى از دیگر مشکلات نخبگان  درون جامعە کرد در ایران است. مرحوم مهندس بهاالدین ادب نمایندە اصلاح طلب مجلس در سال ٢٠٠٥ ” جبهە متحد کرد ” را از ترکیب ٣ عنصر ( ایرانیت ، اسلامیت و کردیت ) پایەگذارى کرد اما مرگ زود رس آقاى ادب موجب بحران و تشتت در این جبهە گردید و متعاقب آن عنصر کردیت بە شدت آسیب و تضعیف گردید موضع گیرى سیاسى جبهە متحد کرد در قبال دور نهم مجلس برآمدە از همین پارامتر است. شوراى هماهنگى اصلاح طلبان کرد از دیگر تشکلهاى نیمە رسمى و نیمە مستقل کرد است کە رهبر آن آقاى دکتر رمصان زادە در زندان رژیم تحت شکنجە است این شورا کە در سال ٢٠٠٤ شکل گرفت از اتخاذ مواضع سیاسى و انتخاباتى متأثر از دیگر جریانهاى اصلاح طلب سراسرى است. یکى دیگر از تشکلهاى کە شمارى از بهترین نخبگان ما در آن شرکت دارند ” سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان ” است کە توسط آقاى محمد صدیق کبودوند در ساڵ ٢٠٠٥ تأسیس گردید کە متأسفانە اقاى کبودوند هم در پشت میلهاى زندان هستند و سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان هم بە شدت تحت فشار رژیم قرار دارد.

موضعگیرى رادیکال ، سریع و قاطع نخبگان و احزاب سیاسى برون مرز حکایت از آزادى عمل بیشتر آنها دارد احزاب و شخصیتهاى سیاسى برون مرزى کرد بدون توهم و بە صورت دستە جمعى انتخابات دور نهم مجلس را باطل و تحریم نمودند در این میان اعلامیە مشترک حزب دمکرات و حزب کومەلە از جایگاە ویژەاى برخوردار است اعلامیە مشترک دو حزب عمدە کرد ( حزب دمکرات و حزب کومەلە ) حائز اهمیت نمادین فراوانى است.

موضع گیریهاى اخیر در قبال انتخابات دور نهم مجلس بار دیگر این حقیقت تلخ را بە اثبات رساند کە رهبران سیاسى ( احزاب و شخصیتها ) برون مرز درک صحیحى از درون جامعە کردستان ندارند و نخبگان و دیگر رهبران ما در داخل مملکت را نە جدى مى گیرند و نە بە رسمیت مى شناسند براى مثال مقالاتى در نقد موضعگیرى جبهە متحد کرد بە رشتە تحریر درآمد کە از الفاظ و القابى همچون مزورانە ، خائینانە، شرمگینانە … استفادە شد کە نە با ادبیات مدرن امروزى تطابقت دارد و نە با مصالح و منافع کرد سازگار. انصافا دیدگاە فرهیختە گان ما در درون کردستان در قبال سازمانها و شخصیتهاى برون مرز از منطق و تولرانسى بیشترى برخوردار است. احزاب و شخصیتهاى سیاسى کرد کە خارج از کردستان در تبعید اجبارى بە سر مى برند باید بە این مهم واقف باشند کە سرانجام جنبش سیاسى برون مرزى بدون اتحاد و پیوند با نخبگان و فعالان سیاسى درون جامعە کردستان بە جاى نخواهد رسید. روند انتخابات فرصتى مهم براى این پیوند و اتحاد است کە لازمە آن است احزاب کرد آن را مغتنم شمردە و نهایت استفادە را از آن بنمایند. 

 باید اقرار کرد کە پارت کارگران کردستان (P:K:K) على رغم تمام افراط و تندرویهایش در رابطە با نخبگان و فعالان سیاسى درون جامعە کرد در ترکیە مسئولانە تر عمل کردە محصول و حاصل این عمل کرد درست و منطقى پارت مزبور است کە مبارزە ى  درون و بیرون جامعە کرد در ترکیە با هم جوش خوردە و مکمل همدیگر گشتەاند. حزب آشتى و دمکراسى هم محصول چنین پیوندهاى است. باید پارت کارگران کردستان را در این مورد الگو و سرمشق قرار داد. 

انتخابات دور نهم مجلس باید تحریم شود چرا؟

نهمین دور انتخابات مجلس در حیات ٣٢ سالە جمهورى اسلامى ایران انحصار بفرد است. فشارهاى بین المللى و فعل و انفعالات سیاسى در منطقە خاورمیانە رژیم را بە صورت جدى بە چالش کشیدە است سوژە تحریم انتخابات دور نهم مجلس ، اجماع سیاسى گستردەاى را در داخل مملکت سبب شدەاست کە مى توان آن را در راستاى منافع مردم ایران ارزیابى کرد. این اجماع را نباید با سر دادن شعار مشارکت درانتخابات تضعیف ,  بلکە باید با شعار تحریم همە جانبە و گستردە این اجماع را تحکیم و تقویت نمود.

نتیجە کومنتار

جبهە اصلاح طلبان اعم از سازمانها و شخصیتها بوسیلە اعلامیە و مصاحبەهاى جداگانە عدم مشارکت خود را در انتخابات دور نهم مجلس شوراى اسلامى را اعلام نمودند. دلایلى را کە اصلاح طلبان براى اقدام خود ارائە دادەاند مى توان در ٣ اصل خلاصە کرد. تداوم حصر خانگى براى آقایان موسوى و کروبى ، عدم وجود شرایط مناسب براى نامزدها‌ى اصلاح طلب و در پشت میلەهاى زندان ماندن شمارى از چهرەهاى اصلاع طلب کە بە دنبال انتخابات سال ٢٠٠٩ ریاست جمهورى بە زندان افکندە شدند. منطقى را کە اصلاح طلبان براى انصراف خود ارائە نمودەاند ضعیف و با منافع اساسى و پایەاى مردم ایران سازگار نیست اما عدم حضور اصلاح طلبان در روز انتخابات مجلس نهم با هر کمیت و کیفیتى کە باشد ، پدیدە است نو ظهور و مثبت کە باید از آن استقبال کرد این پدیدە جدید موجب یک اتحاد عملى اپوزسیون اصلاح طلب و اپوزیسیون رادیکال شدە کە میتوان آن را بە فال نیک گرفت هر چند نطفە این اتحاد در جریان شکل گیرى جنبش سبز در سال ٢٠٠٩ بستە شد.

ع ـ شریف زادە ـ ١٧ ى ژانویەى ٢٠١٢ ـ ئاڵمان   {jcomments off}

نویتـرین هەواڵ و بابەت


فارسی