"an independent online kurdish website

فاشیسم درک خود و درک مخاطب خود را بە سطح نازلترین درک در میان تودەها میکشاند و سپس با قبول کردن دروغ و قالب کردن آن بە جای واقعیت بە قضاوت اخلاقی دیگران میپردازد.pkk-babet

در این کار خود تقلب آماتوری یک فیلم سفارشی را معیار راستی آزمایی قرار میدهد. از اقبال فاشیسم اما، همیشە کسانی کە خود را باهوشترینان جامعە میپندارند زودتر بە این دام می افتند چرا کە بە دنبال نوعی جواب برای پرسش خود هستند کە کمتر وجدانشان را بە چالش بکشد.

فاشیسم علاقەمند است کە فهم مخاطب را در پایین ترین حد خود نگە دارد و در جوامعی کە گردش آزاد اطلاعات بنا بە هر دلیلی در محاق فرو رفتە در این کار موفق تر است. بە همین دلیل است کە یکی از رویکردهای اصلی فاشیسم “تکرار و دروغ” است. در زمان آلمان هیتلری “ژوزف گوبلز” وزیر پروپاگندای رایش سوم در این کار بە تبحری دست پیدا کرد کە روش گوبلزی در جهان امروز بە یک روش شناختە شدە فاشیسم تبدیل شد. این روش بە روش “دروغ بزرگ گوبلز” معروف است. بە عنوان یک نمونە از این تکنیک، گوبلز زمانی کە تنها یک روزنامەنگار بود رئیس پلیس برلین را بە دروغ با عنوان ((آیسی دور)) کە یک لقب یهودی است خطاب کرد و آنقدر این دروغ را تکرار کرد کە مردم آلمان باورشان شد کە این فرد یک یهودی است.

فاشیستهای کمابیش کوتولە خاورمیانە هم از این تکنیک کم بهرە نمیبرند. از جمهوری اسلامی گرفتە تا پکاکا بە استادهای تکنیک گوبلز بدل شدەاند. صدا و سیمای جمهوری اسلامی بە عنوان یک دستگاه تبلیغاتی کە کاملا” در اختیار رهبر است(و نە یک رسانە حتی دولتی) یکی از کارامد ترین دستگاههای موجود در ایران برای شکل دادن بە و یا منحرف کردن افکار عمومی تبدیل شدە است.

سیاستهای تبلیغاتی حزب کارگران کردستان ترکیە و رویکرد آنها بە مقولە رسانە هم بە لحاظ ماهیتی و هم از منظر تکنیکی همپوشانی بسیار بالایی با رویکرد جمهوری اسلامی دارد و همانا این رویکرد خود کپی برابر با اصل دستگاه گوبلزی و تکنیک گوبلزی است. تکنیکهای بسیار مشابهی کە در هر دو سیستم بارها و بە کرات از آنها بهرە گرفتە شدە است البتە بە مثالهایی مانند تکفیر دیگران و پروندە سازی های اخلاقی و سیاسی برای دیگران، تکنیک دروغ بزرگ و نشان دادن اسیر و متهم در وضعیتی اسف بار و برروی صحنە آوردن آن ختم نمیشود.

برای نمونە از شباهتهای این دو دستگاه پروپاگندای گوبلزی میتوان چندین مورد را برشمرد. بە عنوان مثال تلوزیون ایران برای مدت ٨ سال چنین وانمود کرد کە تا چند روز دیگر کربلا آزاد می شود و هر بار هم با توسل بە اندوه حاضر در ناخوداگاه جمعی شکستهای مفتضحانە خود را لاپوشانی میکرد. از سوی دیگر اما پکاکا برای بالغ بر دو دهە است کە سعی دارد نشان دهد کە زبان کردی در ترکیە یک زبان مردە بود و این پکاکا بود کە این زبان را زندە کردە. این در حالیست کە بە گواهی کسانی کە از نزدیک با این مسئلە آشنا هستند پکاکا علی الخصوص در دورە جدید پس از اصلاحات دولتی در ترکیە بیش از هرچیزی بە زبان کردی صدمە زدەاست. اعضای پکاکا در شهرهای بزرگ کردستان علی رغم اینکە خود کرد هستند، پس از سالها برداشتە شدن ممنوعیت زبان کردی هنوز هم نه تنها خود بە زبان ترکی صحبت میکنند بلکە سعی دارند مردم را نیز بە شیوە های غیر مستقیم بە ترکی صحبت کردن تشویق نمایند. امروز در دیاربکر یا آمد کە پایتخت کردستان ترکیە و از سوی پکاکا بە عنوان مرکز و نمونە انقالب پکاکا معرفی میشود کسی در اتوبوس بە کردی صحبت نمیکند کسی بە کردی خرید نمیکند و کسی بە کردی بە دوستان و نزدیکان خود سلام نمیکند. سرود پکاکا بە زبان ترکی است سخنرانیهای رهبرانش بە زبان ترکی است، کتابهایش بە زبان ترکی است و زبان ترکی زبان انقلاب پکاکا است. این در حالی است کە تا حد زیادی دستگاه گوبلزی پکاکا توانستە این “دروغ بزرگ” را با تکرار بە مردم شرق کردستان قالب کند کە ما زبان کردی را زندە کردەایم در حالی کە باید گفت کە نه تنها پکاکا هیچ قدمی برای این امر بر نداشتە کە مردم را تشویق کند کە در محاورەهای خود در شمال کردستان از زبان کردی استفادە کنند بلکە تمام دستگاهای تبلیغاتی این گروه و انتشارات آن در خدمت افزودن بە ادبیات ترکی بودە و هستند و حتی یک بار هم نشدە کە بە عنوان مثال پکاکا دست بە چاپ و توزیع شعرهای “جگەرخوێن” در میان جوانان دیاربکر بزند.

پکاکا برای اولین بار با بنیاد نهادن تلوزیون “مد تیوی” این تکنیک را شروع کرد و بە آن دامن زد. تلویزیونهای پکاکا بە شیوەای کاملا” زیرکانە مخاطبهای خود را تفکیک میکنند و برای هر مخاطب فراخور آن مخاطبان برنامە سازی میکنند. بە عنوان مثال برای مخاطب خود در کردستان ترکیە بە زبان ترکی برنامەای پخش میکنند کە محتوای این برنامە تفاوت فاحشی با برنامەهای کردی سورانی این تلویزیونها دارد کە برای مخاطب در شرق کردستان ساختە می شوند. پکاکا در مد تیوی و تلوزیونها بعد آن مانند مدیا تیوی، روژ تیوی و … توانستە مخاطب عام را با روشهای گوبلزی خود سردرگم کردە و دروغهای بسیار شیرین و بزرگ را بە واسطە تکرار بە آنها بقبولاند. بە عنوان مثال یکی از برنامەهای این تلویزیونها پوشش برنامە نوروز دیاربکر است. نوروز دیاربکر بسیار برنامە باشکوهی است اما آنچە این تلوزیونها از دید مخطب خود دور نگە میدارند این واقعیت است کە این جمعیت کە بالغ بر یکصد هزار نفر است با استفادە از اتوبوسهای شهرداریهایی کە در دست طرفداران پکاکا هستند و بە همان روشی کە بسیجیهای ایران برای استقبال مقامات و برای نشان دادە شدن در مقابل دوربینها میبرند بە دیاربکر آوردە شدە اند. شاید کمتر از ٢٠ درصد از جمعیت حاضر در این مکان از شهروندان دیاربکر باشند و بقیە با استفادە از امکانات شهرداریهای بالغ بر ١٠ شهر دیگر بە آنجا آوردە شدە اند. این رویکرد البتە برای ما آشناست چراکە میدانیم فاشیسم نیاز دارد کە جمعیت تودەای را در مقابل دوربینها بە نمایش بگذارد تا برای خود مشروعیت دست وپا کند. گاها” مشروعیت داخلی و گاها’ بین المللی.

این رویکرد اما رفتە رفتە سویەهای نزول و انحطاط خود را در حال طی کردن است. این سویەهای انحطاط زمانی نمایان شد کە دستگاه پروپاگندای پکاکا پیشمرگان کورد را در حالت اسارت در مقابل دوربین آورد کە آنها را تحقیر کند. یعنی آن امری کە برای تمام دشمنان ملت کورد امکان پذیر نبود بە سادگی بە وسیلە یک دستگاه گوبلزی کە خود را منادی آلترناتیو کردایتی نشان میدهد انجام پذیرفت. یک کرد یک پیشمرگ را در مقابل دوربین قرار داد و او را بە زبان کردی تحقیر کرد. این دستگای گوبلزی حتی بسیار زیرکانە صحنە نشستن این افراد را بە گونەای کارگردانی کردە بود کە پوزیشن نشستن پیشمرگە کرد در مقابل گریلای پکاکا بیشتر بە لحاظ بصری بە این پروژە تحقیر پیشمرگە کمک کند. این همان رویکردی است کە جمهوری اسلامی در نزدیک بە چهار دهە گذشتە انجام دادە است و امروز جامعە را بە این سطح از باور بە خود و اعتماد عمومی رساندە است. امروز اما پکاکا در شرق کوردستان همداستان با جمهوری اسلامی در حال نابوود کردن اساسی ترین بنمایەهای سرمایە اجتماعی یعنی اعتماد و باور بە خود است.

داستان انحطاط این دستگاه گوبلزی اما امروز در اوج خود قرار دارد. یعنی درست زمانی کە تمام دستگاه تبلیغاتی آن وارد دعواهای فیسبوکی شدە و برای اینکە در سطح فیسبووک هم دچار شکستی نشود کە در کلەشین دچار آن شد، دست بە تقلبی بسیار ناشیانە زدە است. از زمانی کە پکاکا مد تیوی را بنیاد نهاد هدف این حزب برپا کردن یک رسانە ملی نبودە و نیست بلکە بیشتر بە دنبال تقویت دستگاه گوبلزی خود بودە و تلاش کردە کە از تمام ظرفیتهای تکنولوژیک موجود در این راستا استفادە نماید. اما این رویکرد خود یک انحطاط برنامەریزی شدە را در کل دستگاه پروپاگندای این حزب تعبیە نمود. بە این معنا کە این رویکرد گوبلزی بە میدیا است کە امروز پکاکا را بەاین حال و روز انداختە کە قربانی دعواهای کودکانە فیسبوکی میشود. دو رویکرد کاملا” متفاوت در این زمینە اتفاقا” در این قضیە وجود دارند کە با هم مقایسە شوند. حزب دمکرات از لحظات اولیە مسئولیت این حملە را بر عهدە نگرفت و بر همین منوال ادامە داد و هیچگاه تسلیم بازیهای فیسبوکی و صحنەآرایی های امنیتی های فیسبوک نشد اما از سوی دیگر شخە ایرانی پکاکا با فاصلە زمانی بسیار زیاد و ابتدا توسط بعضی وبسایتها و بعد رسما” این حملە را بە عهدە گرفت و هیچگاه نتوانست اطلاعاتی بیشتر از شایعەهای فیسبووکی در این زمینە در بیانیەهایش بگنجاند. در صورتی کە معلوم نبود این آمارهای روی فیسبوک تا چە حد صحت دارند پکاکا و ارگانهای مختلف آن آنها را بدون هیچ دخل و تصرفی بازگو کردند. آنها تنها زمانی این حملە را بە عهدە گرفتند کە میدیای باشور یا کردستان عراق آن را بە عهدە شازدە ایرانی پکاکا گذاشت و حزب دمکرات نقشش را در آن انکار کرد. اکنون هم کە ترسی ناخوداگاه از بی اساس بودن ادعایشان  اعضا و ارگانهای پکاکا را فرا گرفتە تمام اعتبار و حیثیت خود را بە شیوەای هسیستریک قربانی دعواهای فیسبوکی نمودە و دست بە ساختن فیلمی میزنند کە بتواند از این ترس برهند غافل از اینکە این رویکرد آغازگر پایان این دستگاه گوبلزی و کارامدی آن در کردستان ایران است.

 

گلالە رستمی، کارشناس ارتباطات از دانشگاه علوم و تحقیقات

 

نویتـرین هەواڵ و بابەت


فارسی