"an independent online kurdish website

تا آنجا که من بعنوان یک زن کرد یارسانی، فعال سیاسی و برابریخواه می دانم، تنها در جهان اسلام شیعه و آنهم در قانون جمهوری اسلامی ایران،azdwaj-muweqet

تحقیر زنان مسلمان که همان صیغه باشد، بطوررسمی وقانونی، گنجانده شده است. سند آیت الله های جمهوری اسلامی شیعه در ایران، تفسیر آیه 24 از سوره النساء است که می گوید: “و نکاح زنان محصنه (شوهر دار) نیز برای شما حرام شد مگر آنزنان که (در جنگهای باکفار بحکم خدا) متصرف و مالک شده اید بر شماست که پیرو کتاب خدا باشید (با زنهائی که بحرمت یاد شد نکاح مکنید) و هرزنی غیر آنکه ذکر شد حلال است که به مال خود بطریق زناشوئی بگیرید نه آنکه زنا کنید پس چنان که شما از آنها بهره مند شوید آن مهر معین که مزد آنهاست بآنان بپردازید و باکی نیست بر شما که بعد از تعیین مهرهم بچیزی با هم تراضی کنید (و بدانید که) البته خدا دانا و بحقایق امور عالم آگاهست”(24)  آخوندهای شیعه بسود خود اینگونه تفسیر می کنند که صیغه از آن در آید و بعد از اتمام کار به آنها مزد داده شود. در این آیه، برمالک بودن رسما تأکید شده است، یعنی علنا بر برده داری صحه می گذرد. در هر صورت صیغه (متعه) ازدواج موقت یکی از توهین آمیز ترین قانونهای اسلام (شیعه) صیغه یا ازدواج موقت می باشد. متاسفانه این مسئله فاجعه بار در سالهای اخیر یکی ازدلایل عمده برای ازهم پاشیده شدن کانون گرم خانواده ها شده است.

از زمانی که قانونی به نام حمایت ازخانواده تصویب شد و به مرد حق داشتن چهار زن اصلی و هر چندتا زن می تواند صیغه کند، داده شده، بزرگ ترین لطمه به حقوق زنان وارد آمده است. تصویب این قانون بنظر من نه اینکه توهین به مقام زن است، بلکه ویران کردن بنیادخانواده ها می باشد، تا حمایت از آنها به علت محدویت هائی که برای روابط آزاد درایران هست این قانون به سرعت درمیان مردان بطور کلی مورد استقبال قرار گرفت. وضع کنندگان این قانون طوری بسود مردان توجیه کردند که برای جلو گیری از طلاقهای مکرر است، در حالی که در این مدت آمار طلاق به بالا ترین حد رسیده است. یعنی بنابه آمار قبل که داده شده است، از هر پنج ازدواج دو طلاق داریم. بدون شک بعد از تصویب شدن این قانون بمراتب بیشتر هم شده است. درصورتی که درآلمان فدرال، مرکز اروپا کمتر از ایران طلاق وجود دارد، یعنی از هر 3 ازدواج یک طلاق (ازهرشش ازدواج دو طلاق) داریم. بنا بر این در ایران زیاد تر است، در صورتی که بنا به تبلیغات جمهوری اسلامی در کشورهای غربی بی بند و باری حاکم است و باید طلاق بیشتر باشد! اما این طور نیست.

دلیل طلاق در ایران، یکم نا برابری قانونی بین زن و مرد در جهان اسلام. دوم تحقیر زنان برده وار است. سوم این ازدواج موقت است که تازه تصویب شده و غیره. وقتی منتقدان به این قانون اعتراض می کنند در جواب آنها می گویند. این قانون مواقعی است که امکان ازدواج دائم وجود نداشته باشد یا همسر مرد نا توان و بیماری داشته باشد. از این حضرات ملاها باید پرسید، آیا اگرمردی مریض شود، زن هم حق دارد بامرد دیگری قانونا متعه (صیغه) بکار برد؟ انسان ازخود می پرسد، اگر قانون فقط مردانی را که زنان آنها مشکل دارند مجاز به صیغه کرده است. پس چرا با مردانی که همسران و زنانشان سالم هستند و هیچ مشکلی ندارند. برخورد قانونی نمی شود؟! و به راحتی چند تا زن صیغه می کنند!! قانون جمهوری اسلامی برگرفته ازفقه شیعه اثنی عشری است. ازاین رو به نکاح منقطع نیز پرداخته و احکام آن را به صورت قانون بیان داشته است. قانون جمهوری اسلامی متعه را این گونه تعریف کرده است نکاح وقتی منقطع است. که برای مدت معینی واقع شده باشد. طبق ماده 645 قانون مجازات اسلامی مرد موظف به ثبت ازواج دائم دردفاتر ازدواج است. و باقید ازدواج دائم دراین ماده معلوم می شود. عدم ثبت ازدواج موقت دردفاتر رسمی ازدواج مشمول مجازات این ماده نمی شود و مرد می تواند آنرا مخفی کند چون جائی ثبت نشده است. درازدواج موقت مرد بایدبه زن و عاقد بگوید که زن دیگری دارد حتی لازم نیست مدرک ارائه کند. پس می تواند انکارکند که متاهل است وحتی فرزندانی دارد. دراینجا مرد بخودش این اجازه را می دهد که دروغ بگوید. در حقیقت با دروغ مصلحت آمیز مرد که در نهج الفصاحه پیامبر آمده است، مسئله را بطور کلی سمبل کرده، به هر دو زن ظلم می شود هم زنی که صیغه شده با نگفتن حقیقت از جانب مرد و هم به زن اول مرد برای ازدواج موقت. در واقع مرد نیازی به اجازه زن اول ندارد، بنا بر این، ازدواج موقت در جائی ثبت نمی شود. لذا حقیقت از زن اول پنهان می ماند. هدف از ازدواج موقت بهرمندي جنسی فقط برای مرد است. (استماع جنسی) در حالی که هدف از ازدواج (دائم ) تولید مثل است (آنهم برای مردها). گر چه در هر دوی این ازدواج ها زن نادیده گرفته می شود. دراولی زن برده جنسی برای لذت بیشتر مرد و دومی زن ماشین تولید مثل است. وظیفه اش آوردن بچه برای مرد است. اما در ازدواج موقت این ظلم نمود بیشتری دارد.

اینجا دو سوال مطرح می شود: اولا، آیا قانون برای مردی که در مسافرت است و دور از زنش می باشد اجازه می دهد که زنی را صیغه کند. پس چرا هیچ راهکاری برای زن همان مرد که در خانه است و درست در همین شرایط دوری از مردش هست، قرار نداده اند؟! چرا همه قانون ها فقط به نفع مردان اند؟ دوما مردان زمانی که غریزه جنسی شان از طرف زنشان ارضا نشود. مجاز به صیغه می باشند. آیا صیغه برای زنهائی که غریزه جنسی شان توسط مردانشان برآورده نمی شود نیز راه حلی گذاشته است؟! نه، زن در این موقع باید چکار کند؟! آیا باید بسوزد و بسازد و غریزه جنسی خود را سرکوب کند؟! این عدالت کجاست؟! پس دراینجا مرد هم باید بسوزد و بسازد. اگر مرد در سفر نیاز جنسی دارد پس در این مدت زن هم نیاز جنسی خواهد داشت. بنظر من، صیغه نوعی زنای شرعی است. زیرا اولا بچه ی به وجود آمده از صیغه فاقد پدر است. و پدرش معلوم نیست پس اسمش توی شناسنامه پدرش نیست. از پدرش ارث نمی برد. دوما بنا به قانون همان اسلام صیغه زنا است چون مرد هیچ وظیفه ای ندارد وبر او نیست که خرج زندگی زن را فراهم کند. پول دادن به زن، توافقی است و در بیشتر مواقع کفاف خرج زن را نمی دهد. زن بعد از اتمام صیغه، رها می شود، مانند یک زن خودفروش. مقام زن ومادر درجهان اسلام وبویژه اسلام شیعه چقدر بی ارزش است. سوم بفرض ما صیغه را بپذیریم اما این صیغه بنا به همان قانون شرع زناست چون با چند کلمه موعظه می شود، بدون شاهد. بهمین دلیل زن ومرد محرم می شوند!!

در پایان متاسفانه این سنت ناپسند درمناطق کردنشین ویارسانی نیزکه باورهای دینی شان به آنها اجازه داشتن همسر دوم نداده وبنیاد خانواده ها ساختار سنتی و محکم تری داشته است. بعلاوه درآیین یارسان تعدد زوجات ممنوع و اگرمردی دوزن همزمان اختیار کند ازجامعه یارسان طرد می شود. باتأسف درمیان افراد، ازنظر اجتماعی، بی سواد و هوس باز یارسانی صیغه رواج یافته است که خیلی از زنان یارسانی بهمین دلیل از دست شوهران هوس باز و جاه طلب خود و تابع عادت و پرورش یافته در سر زمین اسلامی، فرار می کنند و نمی خواهند در چنین کشوری اسلامی با قوانین رسما ضد زن بمانند. زنان فعال و فهمیده و آگاه به حقوق اجتماعی حاضر اند بمیرند اما در کشوری که نا برابری حاکم است زندگی نکنند. آنان می خواهند برای آزادی و برابری با ابزار صلح آمیز مبارزه کنند و فرزندانشان را در سایه دمکراسی و آزادی پرورش دهند و به آنها بیاموزند که دروغ نگویند و مردم دار باشند و مخالف اعدام و زندان و شکنجه فعالان باشند که به ارگانهای دولتی برای این چنین اعمال ضدبشری انتقاد کنند.

آلمان فدرال 20.9.2016

طوبی ملکی

Agrin.m236@gmail.com

نویتـرین هەواڵ و بابەت


فارسی