"an independent online kurdish website

کاک عەبو کریمى روز دو شنبە ١٣فوریەى ٢٠١٧ى میلادى در سن ٧٥ سالگى بە خواب ابدى رفت با کولەبارى از تجربەى مبارزاتى دنیاى مملو از تبعیض و ناعدالتى را براى همیشە وداع گفتabu-kermi-2017-0

دنیاى کە بیش از پنجاە سال از عمر خود را در راە بهبودش خرج کردەبود.

براى اولین بار کاک عەبو کریمى را در سال ١٩٧٨ میلادى در سر کلاس دبیرستان محمد رضاە شاە پهلوى در مریوان دیدم کاک عەبو معلم جغرافیا ، انشاء و املاء کلاس ما بود معلمى فروتن ، خاکى ، شوغ طبع در عین حال مسلط بە حرفەى معلمى و تدریسش بود همین خصوصیات مثبت او را بە محبوبترین معلم دانش آموزان بدیل کردەبود.

روزى طبق معمول آقا معلم فاوریتوى ما وارد کلاس شد مبسر کلاس هم بنا بە قاعدە براى اداى احترام فرمان برپاى دانش آموزان را داد کاک عەبو هم طبق عادت دستور داد تا محصلین سر نیمکتهایشان بشینند کاک عەبو بطرف تختە سیاە رفت  بر روى آن نوشت ” صحرا و جلگە را با ذکر مثال تعریف کنید ” این موضوع انشاء آن روز ما بود ، هر کدام از دانش آموزان بنا بە استعداد و توانایی خود چیزهاى نوشتند ، آقا معلم عزیز ما هم بنا بە تشخیص خود بە هر دانش آموزى کە انشایش را قرائت میکرد در دفتر کلاس بە وى نمرەاى میداد ، من هم یک صفحە دفترم را در رابطە با موضوع انشاء سیاە کردە بودم اما در ذکر نمونە براى صحرا نوشتە بودم ” صحرا مثل شهر زور ” هنگامیکە انشایم را قرائت کردم گفت ” گرچە از همە دانش آموزان دیگر بهتر نوشتەاى اما در دفتر نمرە کلاس ، نمرە صفر بە تو میدهم دلیل آن را در زنگ تفریح برات توضیح میدم ” هنگامیکە زنگ تفریح مدرسە بە صدا درآمد در سالن تنگ و کوچک مدرسە مرا بە گوشەاى فراخواند و گفت پسر ببینم ، اسمت چیە ؟ من هم اسم خودم را گفتم ، گفت میدانى چرا بە تو نمرە صفر دادم ، گفتم نخیر ، گفت بخاطر آن بود کە شهر زور را یک صحرا نوشتە بودى اضافە کرد و گفت ” ببین شهر زور نتنها صحرا نیست بلکە یکى از بهترین و حاصلخیزترین جلگهاى این دنیاست بە حرفش ادامە داد و گفت هیچ میدانى همین ماهیدشت ما در منطقە کرماشان اگر صاحب داشتە باشد حکومت بە آن برسد میتواند غلە ٤٥ ملیون انسان را تأمین کند “

تذکر کاک عەبو مرا از خواب شیرین نوجوانى بیدار و نسبت بە مسائیل سیاسى کنجکاوم کرد تا جائیکە در تصمیمگیرى تعیین مسیر آیندەام بسیار مؤثر واقع شد گفتەهاى کوتاە کاک عەبو را مرتب براى همکلاسیهایم در محیط مدرسە بازگو میکردم شوربختانە شاگردى من در خدمت ایشان زیاد دوام نیاورد زیرا براى گذراندن دوران دبیرستان ابتداء بە کرماشان و سپس بە شهر پاوە رفتم.

کاک عەبو از چهرەهاى شناختە شدە انقلاب ضد رژیم شاهنشاهى در مناطق مریوان ، سنندج و بخشا کرماشان بود در جامعە انقلابیون آن زمان از احترام فوق العادەاى برخوردار بود بە همین دلیل هم بود بە محض پیروزى انقلاب بعنوان مسئول شاخە کوردستان سازمان چریکهاى فداى خلق منسوب شد سازمان فدائیان آن موقع یکى از بزرگترین سازمانهاى سیاسى سراسر ایران بود.

انقلاب شد و رژیم پهلوى سرنگون شد ، در کوردستان جنبش مسلحانە براى احقاق حقوق ملى بە رهبرى حدکا بر پا گردید من هم بە صف پیشمرگان حزب دمکرات کوردستان ایران پیوستم بخشى از رهبرى حزب دمکرات در روستاى بە نام بیتوژ در منطقە سردشت مستقر شدە بود ، مسئول کمسیون تشکیلات حزب روانشاد کاک دکتر سعید شرفکندى بود ، مرا خواستە بود تا بعنوان کادر حزبى بە منطقە بە اصطلاح آنوقت جنوب کوردستان بروم از دفتر کارش ضمن توضیح مأموریت جدیدم گفت شمارى از پیشمرگهاى سازمان چریکهاى فدای کە کورد و اهل جنوب کوردستان هستند بە حزب پیوستەاند اسم کاک عەبو کریمى را هم آورد در جواب کاک دکتر سعید گفتم ” او را میشناسم معلم من بودە است ” کاک سعید گفت در اتاق بغلى است اگر میخواى میتوانى وى را ببینى ، بعد از اتمام کارم با کاک سعید پیش کاک عەبو رفتم ، کاک عەبو با خانمى کە لباس پیشمرگانە پوشیدە و کلاشینکوف هم با خود داشت با زبان فارسى با شدت و حدت تمام مشغول بحث سیاسى بود بعداز احوالپرسى و همدیگر را بوسیدن گفت این خانم اشرف دهقان است من هم با او دست دادم و احوالپرسى کردم آنها بە گفتگوى سیاسیشان ادامە دادند بدنبال اینکە از بحث کردن خستە شدند و بە آن خاتمە دادند من و کاک عەبو براى مدت کمى با هم خوش وبش داشتیم خوشحالى خودم را بە او از پیوستنش بە حزب دمکرات ابراز داشتم در جوابم گفت ” هر چند منم از تعیین مسیرم اشتباە نکردم اما تو راهت را صحیحتر از من انتخاب کردى “

کاک عەبو نماى از فرهنگ لرستان و لکستان بود فرهنگى کە با فرهنگ بخشهاى دیگر کوردستان مجزا و ویژەگیهاى خاص و انحصار بفرد خود را دارد فرهنگ این بخش از کوردستان متأسفانە هنوز کە هنوز است از جانب سورانیهاى مرکز کوردستان آنچنانکە باید و شاید است پذیرفتە نشدە است درست بە همین دلیل هم بود کاک عەبو هیچوقت نتوانست با تمام توانمندیهاى سیاسى و سابقە مبارزاتى کە داشت جایگاە واقعى خود را در حزب دمکرات کوردستان ایران بدست آورد اعضاى سوپر ناسیونالیست حزب دمکرات کە از درک فرهنگ این بخش کوردستان عاجزند ، عامل بازدارندە عدم دستیابى کاک عەبو بە جایگاە واقعى خود در حزب دمکرات بودند کاک عەبو انسانى خویشتن دار و قانع بود اهل اعتراض و قهر براى کسب پلە و مقام حزبى نبود براى کاک عەبو عضویت در حزب دکتر قاسملو بر هر چیزى دیگرى تقدم و ارجعیت داشت متأسفانە گاها خویشتن دارى و قناعت کاک عەبو بە ضعف وى تلقى میشد.

استنباط و تبیین کاک عەبو از حزب دمکرات کوردستان ایران دقیق و صحیح بود ، بسیار حساب شدە و از روى اعتماد بنفس خط سیاسى خود را انتخاب و بە حزب دمکرات کوردستان ایران پیوستە بود تا آخرین لحظە مرگش از درست بودن انتخابش تردید نداشت وى حزب دمکرات را از ترکیب دو عنصر کورد و ایرانى تبیین میکرد برخلاف سوپر ناسیونالیستهاى سورانى مرگ بر ایران و زندە باد تجزیە طلبى را شعار حزب دمکرات نمى دانست ، کاک عەبو عاشق و شیفتە دکتر قاسملو و فلسفە فکرى وى بود.

تردیدى نیست حزب دمکرات کوردستان ایران از وجود سیماى شناختە شدە کاک عەبو در مناطق کرماشان و ایلام سودمند شد اما باید اذعان داشت حزب دمکرات میتوانست بهتر و بیشتر از وجود او بهرەمند شود ایدە تشکیل یک حزب کوردى براى مناطق لکستان با ویژەگیهاى خاص آن دیار تحت رهبرى کاک عەبو از جملە مواردى بود کە حزب دمکرات از ان استفادە نکرد اگر چنین حزبى تشکیل میشد چتر سیاسى حزب دمکرات میتوانست گستردە تر شود وجود کاک عەبو فرصت خوب و تاریخى براى این مهم بشمار میرفت متأسفانە از آن استفادە نشد پارت کارگران کوردستان ( پ.ک.ک ) بخش بزرگ از موفقیتهایش را از این طریق بدست آوردە است.

براى آخرین بار کاک عەبوى ارجمند را در ماە اکتبر ٢٠١٦ى میلادى در شهر کلن آلمان ملاقات کردم ، رادیکال از وزنش کاستە شدە بود ، لاغر و نحیف بود از سلامتیش جویا شدم با شوخیهاى شیرین همیشگیش گفت ” رحم مردانەام را عمل کردم ، عمل جراحى موفق نبود ، بسیار اذیت شدم ” با اینکە سایە مرگ بر رخسارش نمایان بود اما همانند همیشە روحیە قوى داشت ، شمارە جدیدم را بە ایشان دادم ، قول داد اگر وضع جسمانیش بهبود یابد براى مدتى استراحت پیشم بیاد ، اما دگر بار نە صدا و نە رخسارش را ندیدم ، دیدارمان بە روز قیامت موکول شد ، قیامتى کە نە من و نە او بە وجودش اعتقاد نداریم ، یاد و یادبودهاى این معلم گرامى و همفکر عزیزم براى همیشە در سر تئیتر خاطرات ننوشتەام باقى خواهند ماند.

ع ـ شریف زادە ـ ١٧ى فوریە ٢٠١٧ى میلادى ـ آلمان

نویتـرین هەواڵ و بابەت


فارسی