"an independent online kurdish website

شرایط بلاتکلیف سیاسی ایران در برگزاری نمایش دور دوازدهم انتخابات ریاست جمهوری، رژیم را با مشکلات و موانع بسیار مواجه نموده است. ferzad-jlwezan-0

حاکمیت دربرابر چندین موضوع لاینحل قرار گرفته که همه آنها به حد بحران و نهایت حساسیت خود رسیده اند. آشفتگی و شکست سیاسی پس از برجام!، شکست در سیاستهای بین المللی و منطقه ای، نقض حقوق بشر، شکست در طرح ها و برنامه های اقتصادی، تولیدی و بازرگانی از جمله مواردی می باشند که در تنگنا بودن رژیم را بیش از پیش به نمایش می گذارد.

نرخ انواع کالا و نیازمندیهای زندگی مانند: مسکن، آب، برق، گاز، بهداشت ودرمان، حمل ونقل، مواد خوراکی و تمامی ملزومات زندگی روبه سیر صعودی خارج از کنترلی نهاده است، قدرت خرید دچارکاهش شده و فشار زندگی بر مردم بیشتر گردیده است.

بیشتر از شانزده هزار بنگاه تولیدی و صنعتی تعطیل گشته اند. با بالارفتن نرخ ارز و کاهش ارزش واحد پول داخلی، هزینه های تولید افزایش یافته، به نحوی که با توجه به آمار منابع رسمی رژیم، تعداد افراد بیکار به بیش ازهفت ملیون نفررسیده است.

حاشیه نشینی به نسبت اوایل دهه شصت، هفده برابر افزایش یافته است. آمار و ارقام خود حکومت از یازده ملیون حاشیه نشین خبر می دهد. فساد اقتصادی ومالی! بعنوان یکی از بزرگترین مشکلات ساختاری نظام اسلامی ایران مطرح بوده و کماکان رو به افزایش می باشد. مواد مخدر به عنوان معضلی همه گیر و غیر قابل کنترل، گریبان جامعه و بالاخص قشر جوان را گرفته و بیشتر از ده میلیون نفر را به خود گرفتار کرده و ٤٥٪ درصد زندانیان موجود در زندانهای کشور مربوط به جرایم مواد مخدر می باشند.

حوادث جاده ای وعبورومرور وهمچنین مرگ ومیر ناشی از ناامنی محیط کارکه درآمارهای جهانی و در قیاس با دیگرکشورها صاحب رکورد می باشد! هرروزه تعداد زیادی از مردم را به گرداب نیستی می کشد. آلودگی هوا در اکثر شهرهای بزرگ به حد فراتر از استانداردهای جهانی رفته و آمار مرگ ومیر و بیماری های مربوط به آلودگی محیط زیست مانند: انواع سرطان و بیماریهای ناعلاج جسمی و روانی از مرز بحران فراتر است.

درچنین اوضاع وشرایطی رژیم دیکتاتور ولایت مطلقه فقیه! به دلیل بالابودن درصد ناراضیان جامعه نگران هرنوع اعتراض فراگیر بوده و در انتظار اتفاقی پیش بینی نشده است. سردرگمی و واهمه (در عین به رخ کشیدن قدرت) به شکل جدی از عملکرد رژیم نمایان و مشهود می باشد. فشار مضاعف بر فعالین و زندانیان سیاسی، عقیدتی و رسانه ای و نمایش اعدام و مجازات در ملأ عام، بازداشت و محکوم کردن فعالین سیاسی و مدنی به شکل چشمگیری روبه افزایش می باشد. رژیم سیاست ایجاد ترس و زهرچشم گرفتن، سرکوب و در نطفه خفه کردن هر نوع ندای حق طلبانه ای را به مانند بهترین ابزار کنترل و جلوگیری از طغیان جامعه به کار گرفته است.

در راستای مانورهای نظامی و امنیتی رژیم ونمایش قدرت دفاعی، بالاخص در مرزهای غربی و جنوب شرقی که در چند ماه اخیر مشاهده شد، هم اکنون شاهد مانورهای سیاسی وتبلیغاتی فریبکارانه جهت برگزاری انتخابات نمایشی ریاست جمهوری می باشیم. رژیم آخوندی با مهندسی کردن سناریو پیش رو یعنی دوردوازدهم انتخابات ریاست جمهوری، سعی در کنترل فضای جامعه داشته و باترفند و شعار حق رأی و به نمایش گذاشتن فضایی دمکراتیک و آزاد! درتلاش است با کشاندن مردم به پای صندوق های رأی، تصویری از اقتدار خود و همسویی مردم و نظام را منعکس نماید. و حضور مردم را در صحنه مانند مهر تاییدی بر تثبیت حاکمیت خود بگذارد.

ازاهداف دیگر رژیم در این نمایش، تبلیغ و بزرگنمایی این ادعای علی خامنه ای است که : “شفاف سازی” را شعار و عامل نجات از بحران کنونی می داند. در چنین شرایطی مهندسی کردن انتخابات وآوردن مردم به پای صندوقهای رأی را از مهمترین اولویت های نظام دانسته و برای این منظور تمام تلاش را از دو جریان و جناح “اصلاح طلب” و “اصول گرا” خواهان است. به اعتراف کارگزاران نظام، در انتخابات دور دهم بعضی از شهرهای بزرگ مانند تهران کمتراز ٥٠٪ درصد از واجدین شرایط به پای صندوق ها آمده و رأی دادند! باتوجه به اوضاع بحرانی منطقه خاورمیانه و موارد اشاره شده در رابطه با مشکلات لاینحل مردم توسط سیستم حاکم، برای سران نظام بسیار مهم می باشد که با توسل به هر ترنفندی، مردم را در این نمایش سهیم سازند و به انتخابات مشروعیت ببخشند.

هرچند که به ظاهر جهت تداوم این رژیم دیکتاتور ما بین این دو جریان (اصلاح طلب و اصول گرا) اختلاف نظر وجود دارد! اما واقعیت این است که، مهندسی کردن این نمایش (انتخابات) توسط جریان رهبری و سپاه پاسداران هدایت و مدیریت می شود. در حال حاضر رژیم در تلاش بوده که تمامی دریچه های نارضایتی و اعتراضات مردم را بسته و ماهرانه بوسیله ی تبلیغات و وعده های فریبکارانه و دیگر ترفندها جهت تثبیت نظام، انتخابات را مشروعیت ببخشد. در همان حال رژیم در سعی می کند که بوسیله این انتخابات، کشمکشهای مابین قوای مجریه و قضاییه را به حداقل رسانده و در جهت سیاست “حفظ نظام” – که شعار اصلی تمامی جناح ها و جریانهای سیاسی وابسته به رژیم است- ، بقای خود را تداوم بخشد.

رژیم جمهوری جهل واستبداد! اگرچه ازهرنوع سناریو وترفندی جهت تداوم اهداف شوم خود استفاده می کند، اماعدم کنترل و ناتوانی از اداره جامعه به اوج خود رسیده و در طی چند سال اخیر حرکتهای مردمی و احزاب مخالف پیغام خود را به روشنی به تمامی اقشار جامعه رسانده اند که، تنها راه نجات مردم، ازبین بردن این نظام دیکتاتور است.

ملت کرد ازهمان ابتدای استیلای قدرت رژیم ولایت فقیه، با این سیستم و حاکمیت نامشروع مخالفت کرده وهمواره در جهت رساندن پیغام آزادی و دمکراسی پیش قدم بوده و در این راه با انواع شیوه ها بیشتر از تمامی ملیتهای دیگر مبارزه کرده و هزینه داده است. این ملت آگاه و مبارز به خوبی می داند که سیستم حاکم نه اصلاح پذیر بوده و نه در جهت آسایش و امنیت جامعه تلاش خواهد کرد. ملت کرد در گذر زمان به این آگاهی و تجربه دست یافته که به شکل کلی و در مجموع، تفاوتی مابین جناح های حاکم موجود نمی باشد، چرا که پیداست تمامی جریانات وابسته به رژیم در یک قضیه اتفاق قول و نظر دارند و آن “حفظ حاکمیت رژیم دیکتاتوری ولایت فقیه” است.

مردم کردستان در پیام نوروز امسال خود به نام “نوروز جامانه ها”به خوبی نشان دادند که همواره در راه مبارزه برای آزادی و دمکراسی، آماده اند که هر نوع از خود گذشتگی و فدارکاری را در احقاق حقوق ملت خویش و تداوم راه هزاران شهید ادامه داده و مبارزه نمایند.

در پایان می توان گفت که : “آزموده را آزمودن خطاست” از بین بردن فقر و بیکاری و تامین نیازها و درمان دردهای جانکاه جامعه به طرح و برنامه های درازمدت و مسئولانه نیازمند است که در قالب چند نمایش و شعار بزک شده تبلیغاتی نمی گنجد. و جهت رونق دادن به اقتصاد ورشکسته ایران افق روشنی وجود ندارد. به مانند سایر انتخابات گذشته، تنها بهره این انتخاب نمایشی! تبلیغات رسانه ای برای رژیم و کشاندن مردم جلوی دوربین خبرنگاران خارجی و نشان دادن فضای به اصطلاح دمکراتیک در ایران خواهد بود.

در انتخابات پیش رو نیز – کمافی السابق – بازیهای جناحی و نمایش احقاق حقوق مردم! از سوی تمامی جناح ها و افرادی که به نحوی خود را حامی اقشارجامعه دانسته و درعین حال مشروعیت خود را در چهار چوب این رژیم می دانند، فریب دادنی بیش نیست و امید می رود که پس از بیشتر از سه دهه ظلم و ستم این رژیم حیله گر، با آگاهی سناریوهای فریبکارانه آنان را بنگریم و با سهیم نبودن در این نمایش تکراری ندای اعتراض سر داده ودر جهت تأیید مشروعیت سیستم حاکم گام نگذاریم.

فرزاد جلوزان

١٧/١/١٣٩٦

نویتـرین هەواڵ و بابەت


فارسی