"an independent online kurdish website

علاوه بر اینکه بسیار ضروری است هر گاهی چندبار، درباره اخلاق حرف زده شود که یادآوری برای مداحان اخلاق باشد.golmorad_moradi

اخیرا چند نفری از دوستان مبارز در داخل ایران برایم نوشته اند که مطالب مرا بایگانی می کنند بویژه فرهنگی وسیاسی، ومی خواهند نواقص را برطرف کنند بدین وسیله تقاضا دارند، مطالبی که نام می برند ازجمله “مداحان آخلاق” رابرایشان بفرستم. من این کاررا کردم وقول دادم درصورت تقاضای بیشتر همه مطالب مفید را مجددا منتشر خواهم کرد. نظیر این مطلب را پنج سال پیش درقالب “چه حقیقت تلخی” نوشتم وهمانطور که دربطن مقاله اشاره شده این واقعیتی است که سالهابعد ازسر کارآمدن جمهوری اسلامی و درزمان حیات آیت الله خمینی بوقوع پیوسته است. این حضرات می کوشند بر معایب خویش سرپوش گذارند و عیب دیگران را مکررا باز گو کنند.گویند، کسی که عیب دیگری را اگر باشد، بزرگ می کند و از آن هر نوع استفاده و ازجمله استفاده سیاسی، برای مخدوش کردن اذهان عمومی می برد، بدون شک خود او چنین معایبی دارد ویا این که از محبوبیت افراد یا سازمان مورد اتهام می ترسد، درغیر آنصورت هیچ لزومی نبایدباشد که ما ازهر نیرنگی برای خراب جلوه دادن رقیب، وبویژه ازمسایل خانوادگی آنها، در سیاست بهره گیریم! اگرماخود، راه درستی می رویم، هیچ نیازی به این نیرنگها و عوامفریبی ها نیست، مگر اینکه ازآگاهی توده ها وحشت داشته باشیم.

مثلی است که گویند، اگر کسی درجوامع محدود وتحت کنترل، مطلب غیر “اخلاقی” وغیر نرمالی را زیاد تکرار کند وآن را درزندگی اجتماعی اغراق آمیز بد بداند و دائم بحث او باشد، ازسه حالت خارج نیست: اولا؛ یاخود مبلغ، ازنظر اخلاقی ضعیف است وهیچ شرف انسانی رارعایت نمی کند وهمه اعمال غیر “اخلاقی” را انجام می دهد و برای سر پوش گذاشتن بر اعمال وقیح خویش درنظر دارد، اذهان عمومی را مشغول بدارد. همان کاری که امروزه به ظاهر هوا داران جمهوری اسلامی، علیه احزاب و شخصیتهای مخالف خود، می کنند. دراینجا بابیان فقط یک نمونه ازحقه بازیهای سردمداران جمهوری اسلامی بسنده می کنیم و بقیه را می گذاریم برای تحقیق و قضاوت خوانندگان محترم.  برای اطمینان خاطر، بایدبگویم که طرح این مسئله دشمنی نیست، بلکه یکی از اعمال چندش آور و واقعی این حضرات است که در “جمهوری عدل علی” درایران اتفاق افتاده است. آخوندی در یک مسجد روی منبر موعظه می کرده که گویا شهدا زنده اند و هرگز نمی میرند. در صورتی که او خودخوب می داند که دروغ می گوید. وقتی انسان کشته شد، بقول خیام”چو رفتی، رفتی”. دیگر راه برگشت ندارید. در رابطه با ظاهر سازی آخوندها، شعری داریم، ازهمین عمرخیام نیشابوری شاعرنام دار که می گوید:”شیخی به زنی فاحشه گفتا مستی هر لحظه به دام دگری پــا بستی

گفتا شیخا هر آنچه گویی هستم آیا تو چنان که می نمایی هستی؟”

بله شیخی که موعظه برای دیگران می کند، همانند این شیخی است که موعظه ازروی روده کرده و رسن می بافد. اخیرا 1800 آخوند بسیج شده اند برای ارشاد مردم به کرمانشاه بروند. گویا مردم کرد کرمانشاه نیاز به این بلوف گویان حقه باز نیاز پیدا کرده اند! این آخوندها باوصف این که خودشان کثیف ترین وبی اخلاقی ترین عمل را انجام داده، انتظار هم دارند که هرچه بگویند، به آنها باورکنند. البته واژه کثیف بکار می برم، نه این که هم خوابگی با زن جوانی کثیف باشد، نه، خیلی هم لذت

بخش است وزیبا تر ازآن لحظه وجود ندارد، اگر این عمل دوجانبه باشد. این امری بس طبیعی است وهیچ هم نیاز ندارد که برایش جانماز آب بکشیم. پس اگرعمل بین عاشق و معشوقی انجام پذیرد، بسیار لذتبخش است. اما چیزی که کثیف بایددانست، حقه و نیرنگی است که این آخوندهای کلاه بردار برایش بکاربرده. اگر دختر با رضایت خودش می دانست و دوست می داشت با این مردکه هم بستر شود، حرفی نبود و هر دو راضی بوده اند و هیچ نیازی هم نبود که آدم آن را بد بداند. ولی از اینکه با دروغ و بنام شوهر جوانش و بجای او این عمل انجام گرفته، نه اینکه زشت است، بلکه هر  انسانی را ازاین آئین ضد زن، منزجر می کند. بی تردید آوردن این داستان مقابله به مثل هم نیست و ما این را بهیچ وجه نمی خواهیم، بلکه این امر، یک حقیقت است که در جمهوری اسلامی اتفاق افتاده است و بایستی برای روشن گری جوانان گفته و مکررا تکرار شود.

“یک دختر جوان ومعتقد که شوهر اش درجنگ ایران وعراق تازه شهید شده بوده، خیلی صادقانه ازاین آقای موعظه گر می پرسد، به بخشید آقا این امکان وجود دارد، آنطور که شما می فرمائید، حسین شوهرم زنده باشد، زیرا او در راه دفاع ازمیهن شهید شده و روزی بتواند بر گردد؟! آخوند حقه باز و بی اخلاق که موعظه اخلاق می کند، می بیند این دختر زیبا، زیاده از حد ساده لوح و هالو است. درپاسخ به او خیلی جدی می گوید، معلوم است، اگرشما به کسی نگوئید واین سر را نزد خودت نگهدارید، احتمال دارد هفته ای یک بار برای دیدار تو بر گردد و بدین شیوه و با نیرنگ و حقه اسلامی بنام حسین و سر و رو پوشیده، بنا بهگفته این حقه باز ترکش خمپاره چهره او را زشت کرده و نباید دیده شود، از این راه ترتیب کاردختر را می دهد، و این یک واقعیت است. چون به کررات تکرار شده، بعد از لو رفتن و کشف آن، ظاهرا آخوند را خلع لباس کرده و به شهر دیگری تبعیدش کرده اند. بدون این که زندانش کنند و یا شلاق بزنند!! جالب این جا است که اکنون این دختر خانم، بی دین شده ونه اینکه علیه جمهوری اسلامی تبلیغ می کند، بلکه علیه اسلام یک کار زار راه انداخته است و دیگر هیچ توجهی به اسلام ندارد و آن را دین ریا و تزویر می داند و از مملکت هم خارج شده است. خوب من خودم درتعجبم، مأموران جمهوری اسلامی در کردستان، عمل نیرنگ بازانه این آخوند حقه باز و نظیر او را توهین به مقدسات یک میلیارد و اندی مسلمان نمی دانند، اما استناد من به گفته ی پیامبر اسلام، در نهج الفصاحه و قرآن مجید را توهین می دانند و تهدیدم می کنند!! این نوع حقه بازی و نیرنگ در سرا سر کشور، به شیوه های متفاوت، هرروز درسایه این جمهوری به اصطلاح اسلامی اتفاق می افتد وکمتر کسی از آن خبر می یابد. حالا احتمالا از زرنگان جامعه و بظاهر مسلمانان از من بپرسند، اگر کمتر کسی از این خبر اطلاع می یابد، شما که خارج از کشور نشسته اید، چگونه خبر دار شده اید؟ پرسش منطقی است. باید به این گونه توجیه گران گفت: درهمان جمهوری اسلامی شما انسان شرافتمند هم درهمه دستگاهها وجود دارند که می خواهند حقه ها و نیرنگ های آخوند ها را افشاء کنند. بهر حال اگر بخواهیم یکی، یکی این ها را بر روی کاغذ آوریم، مثنوی هفتاد من خواهد شد. حالا همین رژیم علیه مخالفان سرسخت خود ازاین سلاح کهنه اخلاق اسلامی سوء استفاده می کندکه مردمان پاک دل با بی اخلاق دانستن مخالفان اش علیه آنها بسیج شوند. اما بر گردیم به اصل موضوع و ببینیم اسلام این نوع مسایل راچگونه درتئوری ارزیابی کرده و چطور مسایل را احساسات برانگیز مطرح می کند؟ بفرض، اگر زنی از شوهرش خوشش نیاید زیرا اورا معامله کرده وبه مردی شوهر داده یا بجای خون بوده و یازن به زن بوده و یا طبق قوانین اسلام زن به عنوان خادم مرد است که حق هیچ گونه اطهار نظر کردن ندارد. این معلوم است که آن مرد را دوست نداشته باشد. بعلاوه اوقبل از ازدواج هیچ رابطه حتا گفتگوئی با مرد نداشته است و با اخلاق و رفتار اش آشنا نشده و بنا به رسم ورسومات قبیله ای هیچ امکان دیگری نیزوجود نداشته که بخواهد بعد از کشف نکات منفی، به او شوهر نکند. درنتیجه شوهر اجباری، به فرض اگر دست بکاری خلاف عهد و پیمان با مرد را زده است که برای حفظ شرف و آبروی خودش، نباید می زد، این یک امر طبیعی و غریزی بوده است و اغلب انسانها، چه زن و چه مرد، جایز الخطا اند. اگر چنین اتفاقی بیافتد، انسانهای معقول نخست عیب را جداگانه پیش خود می بینند و از خود می پرسند که من چه عیبی داشته و دارم؟! بعد خیلی دوستانه و پس ازتوافقات ازهم جدا می شوند. هر دو طرف معقول حتابنا به قانون انسانی تمام تعهدات رانیزمی پذیرند! این نکته درست رفتارکردن ومنطقی بودن درجمهوری اسلامی “بی غیرتی”مردرا نشان می دهد، و اینجور تلقی کرده اند که اگرمرد “غیرت” داشته باشد، باید زن خود را، مثلا می کشت!! در صورتیکه همین جمهوری اسلامی، دزدی، حقه بازی، دروغ، نیرنگ، کلاهبرداری، کار غیرقانونی، و بی اخلاقی راعملا زبونی وبی “غیرتی” نمی داند و اینها کارهای بدی نیستند! درحالیکه در تئوری همه این اعمال غیر قابل بخشش هستند. اما در عمل فقط رابطه زن و مرد و آن هم بیشتر زنان با مرد غریبه بدون تحقیق، خطای نا بخشودنی است وفقط این مسئله رابطه نامشروع را بی اخلاقی محض می دانند ومانند پیراهن عثمان اش می کنند وانواع و اقسام انگهارا به آن می چسبانند و اگر دسترسی داشته باشند، شاید درملاء عام دستور به سنگسار خاطی را بدهند! جالب تر از همه این است که آن رابه مسایل سیاسی ربط می دهند، در صورتیکه این یک مسئله کاملا خانوادگیست و هیچ ربطی به مسایل سیاسی ندارد. چه بسا آقای بیل کلینکتن رئیس جمهور خوبی برای مردم آمریکا بوده، امادیدیم که نکته ضعف نیز داشته است وبا وصف زن زیباو بچه داشتن باپراکتیکانت کاخ سفید، مونیکا، رابطه پیدا کرده است. دو نکته باید درنظر گرفته شود. نخست؛ رعایت شرف و وجدان و تعهدی که پای آن با رضایت امضاء کرده است ازهر دو طرف. ثانیا؛ دیدن معایب خود است! رفتار چگونه است،که زن یا مرد بهم خیانت می کنند؟! البته ما بهعنوان مدافع حقوق انسانی بر این نکات ضعف انسانها، صحه نمی گذاریم و آن را دلیل برتعلیم و تربیت نا درست و شدیدا نداشتن کنترل خود می دانیم و اینگونه رابطه را، علیه عهد و پیمان زناشوئی، محکوم می کنیم. دوما؛ این چنین افکار و آدمی خودرا دربن بست می بیند ورهائی از این بن بست فقط در آنست، آنچه که خود رعایت نمی کند به صورت تهمت به دیگری بچسباند واین بد”اخلاقی” را طوری عوامفریبانه تکرار کند و بد بداند که واویلا یارو”پشت گردنش پهن است و هیچ غیرت ندارد” و الی آخر! در صورتی که انسان خاطی چه زن و چه مرد با شرف خود بازی می کند وطرف مقابل هیچ سودی ازعمل خیانت طرف نمی برد و اگر بفهمد زود از طرف جدا می شود. بنا بر این در جهان نا آگاه که اکثر اسلامی است خطر احساساتی بودن افراد وجود دارد. “شرف اعرابی لای پای زنش است”، مطرح می شود. متأسفانه این یک اسلحه بسیار کهنه است که دراکثر جوامع اسلامی جا افتاده است وبکارگیری آن علیه دشمنان که”بی اخلاق اند”، بسادگی رواج دارد وسخت است ازچنین طرز تفکری خودرا رها کردن. در واقع 1400 سال است که برای آن زمینه چینی شده. یعنی 1400 سال است که به قول همان اعرابی، شرف و آبروی مرد لای پای زن اش است که در آن جوامع زن به صورت کالا و برده در سایه اسلام خرید و فروش می شد. حالا شاید زن مدرن مسلمانی بگوید، منکه خرید و فروش نشده و برده نیستم. احتملا این خانم بزرگوار درست بگویند، اما با اطمینان نه قرآن مجید و نه نهج الفصاحه پیامبر را نخوانده اند. آنجاکه می گویند: “اگر به کسی دستور می دادم کسی را سجده کند به زن دستور می دادم شوهرش را سجده کند”. حدیث شماره 2348 صفحه 650 نهج الفصاحه پیامبر

“اگر زن حق شوهر بداند هنگام ناهار و شام او ننشیند تا فراغ یابد”. حدیث شماره 2318 صفحه 644 چاپ پنجم 1390ه

نوشتن یک داستان پند آمیز ازخلیفه عباسی، المعتصم بالله، برای مثال که چرا زنی از همسر خود بیزاری می کند و به دیگری گرایش نشان می دهد و یا بدرستی نمی خواهد، با هرمردی هم بستر شود، بد نیست. “گویند یکی از سران قبایل عرب دخترکی برده، به عنوان هدیه برای المعتصم بالله خلیفه عباسی، آورده بود. دخترک بسیار زیبا بود و المعتصم بالله اورا خوش آمد. شب اول که می خواست با او هم بستر شود، دخترک عذرش را خواست و امتناع ورزید. المعتصم بلافاصله غضبناک گردید و جلاد را خواست و گفت که دخترک را گردن زند! هنگامیکه جلاد دست دختر را بست وخنجر تیز را بر گردن دختر نهاد که او را گردن زند، المعتصم بالله که خشمش فرو نشسته بود و شیفته ی زیبائی دخترک شده بود، گفت: دست نگهدار و او را رها کن. او پس از آنکه میرغضب ازسالن بیرون رفت، ازدخترک به آرامی پرسید، این چه حکمت است که هزاران زن می خواهند، با من هم بستر شوند، و برخی از آنها به این آرزو، سالها می مانند، اما تو حاضر به مردن هستی و نمی خواهی با من هم بستر شوید، چرا و سر این درچیست؟! دخترک باشهامت گفت: حاضرم بمیرم اما با مردیکه بوی دهانش می آید اگرخلیفه اسلام هم باشد، همخوابگی نکنم! خلیفه اسلام اورا بخشید وگفت تو باشهامتی، آفرین برتوکه عیب مرا به من گفتی. من درحرم صدها زن دارم اماهنوز یکی شهامت نشان نداده که این عیب مرا بمن بگوید. خلیفه ضمن این که دستور حضور حکیم باشیان را داد که چاره ای برای بوی دهانش بجویند، روی به دخترک کرد وگفت: اگربه من افتخار دهی وسوگلی حرم سرایم شوی بسیار میمنت بخش است”. نقل بمعنی، احتمالا تاریخ نویسان زیرک وباهوش ایرانی، این نکته را برای پند آورده اند که آموزنده است. در هر حال روایت درست یا نادرست یک نکته در آن نهفته است که با واقعیت زندگی صدق می کند. یعنی اگر زنی از مردش خوشش نیاید و هیچ راه چاره ای هم نداشته باشد. مثلا طلاق و جدائی از او، وآن شوهر برای مثال بد سرشت و خشن نیز باشد و نسبت به زن خشونت نشان دهد و برای نمونه بوی تعفن دهان هم داشته باشد، زن از او بیزار می شود وحتا حاضر به پاسخ سلامش نیست، اگر دراسلام مردی به زنش سلام کند! بهرحال چون درجامعه اسلامی این زن وابسته هیچ شانس وامکانی برای جدا شدن ازچنین مردی نداشته و احتمالا اکنون هم به دلایل اقتصادی، ندارد، پس راه هرزه می رود و تنها راه، به دزدی خودرا ارضاء کردن، برایش می ماند. گرچه پیمان شکنی است و باشرف وشخصیت خود بازی کردن است. البته اگرپیمان دوطرفه باشد واین پیمان شکنی کار درستی نیست که آن را از هر طرف بشکنند. سوم؛ اینکه زن ومرد فرق نمی کند ازنظر غریزه جنسی هرزه باشند و قانع نباشند، به آنچه که دارند و به آن اندازه هم نتوانند به عهد و پیمان پای بند بمانند. یعنی آنها دنیا را فقط در روابط جنسی خلاصه کنند. این مسئله در همه جای دنیا وجود دارد و هیچ استثنائی هم نیست و در جوامع اسلامی نیز هست که باتأسف به دلیل ترس وتهدید دائم، کمتر ازآن شنیده می شود. همان طور که هم جنس گرائی، زن و مرد در جهان آئینی یک مسئله تابو است وحتا دربرخی جوامع جرم شناخته می شود. آنگونه که اشاره شد، با تأسف باید گفت درجوامع اسلامی کمتر به نفرت زنان که بازور پول به عقد کسی در آورده اند، توجه می شود و یا اصلا باور دارند که زن مسلمان دست از پا خطا نمی کند!! چه بسا در مورد بعضی از زنان مسلمان درست باشد و این از روی عادت است. اما درمورد بقیه که کمی مدرن هستند و رعایت شرافت وعهد و پیمانی که بسته اند، نمی کنند. مردان این ها همانند کبک سر را زیربرف کرده وآنگونه وانمود، می کنند که کسی آنها را نمی بیند! نمونه واضح و روشن آن، بسیارداریم. همین بی “اخلاقی” است که باوصف کنترل شدید درجمهوری اسلامی و طرحهای مختلف جدا سازی، هنوز هم به دزدکی ریسک می شود. مردان و زنانی که عهد و پیمان زناشوئی را می شکنند، در سایه همین کنترل شدید، چندین برابر شده اند و از زمان شاه به مراتب بیشتر هستند. به طوری که می گویند درجه طلاق درایران ازهرپنج ازدواج دو طلاق تاسال 1387 بوده است و این بالا ترین رقم حتا از آلمان که از هر سه ازدواج یک طلاق دارد و دراروپا شاخص است، بیشتر شده. این حضرات اسلامی فاحشه خانه ها را بستند ولی خانه های عفاف را باز کردند که مدیر هرخانه را برای ازدواجهای موقت ونیم ساعته یک ملای رسمی درکشور بعهده دارد. کسانیکه ازمردان مجرد به ایران رفت و آمد دارند گواه این حقیقت هستند که بی اخلاق ترین در جامعه اکثر خواهران زینب اند که خود برای بیرون رفتن یک تارموی سر اززیر روسری، به دختران جوان به عناوین مختلف تذکر می دهند، تنبیه وبه آنها توهین می کنند، درصورتیکه خود شبها درکاباره های زیرزمینی عشوه گری می کنند. همین اسلامیان عادتی و یا موعظه گران اسلامی، وقتی از اخلاق حرف می زنند، کف لای دهان می اندازند و باتمام قوا علیه بی اخلاقی به ظاهر مبارزه می کنند وحتا دستور سنگ سار و کشتن فجیع “خاطی” را می دهند، درحالیکه خود در بی “اخلاقی” غوطه ور اند. یعنی خود و زنان و فرزندان، عمل”لواط” انجام می دهند! آنگونه که به مامی گویند برای اینکار درهمان شهرقم مرکز فقه و تعلیمات اسلامی، شاهد زنده موجود است. گر چه چنین شرایطی که آن واعظ و مداح “اخلاق”، بوجود می آورد، قابل فهم است اگر که در زیر سلطه اسلام، مردان و زنان و جوان ها به راهی دیگر بروند و حتا تقلید همجنس گرایان را در آورند. در هرصورت طرح چنین مسایل خانوادگی زیرنام دفاع از”اخلاق”، اگر ریشه سیاسی وضدیت با گروهی مخالف نابرابری واستبداد، نداشته باشد، پس چه می توان، نام آن را گذاشت؟ حالا اگر این گروه های مخالف، از هواداران جمهوری اسلامی می بودند، بدون شک اگرصدها کار خلاف اخلاقی هم انجام می دادند بر آنها سرپوش گذاشته می شد، همان گونه که در رابطه با حقه بازیهای خود دم نمی زنند و چیزی نمی نویسند. مااگر الفبای روابط انسانی و مسایل سیاسی را خوب بدانیم، اولا؛ اختلافات خانوادگی و بی”اخلاقی” اگر بفرض باشند، که بندرت فکر می کنم به آن شیوه که جمهوری ملاها از آن استفاده می کند، اصلا صحت داشته باشد. تازه اگرهم باشد، مسئله ای بسیار طبیعی است وهیچ مرزی نمی شناسد و درهمه جای مملکت و حتا خارج از آن درمیان همه ملیتهای، مؤمن و غیر مؤمن وجود دارد. دوما؛ این نکته خیلی احمقانه و خیلی بی مورد است اگر بفرض رفتار خانوادگی افراد را درمسایل سیاسی دخیل دهیم. چه بسا ما افرادی را در سطح جهان داشته باشیم، که زن باره یا مرد باره باشند، اما هر گز دروغ نگویند ونیرنگ نزنند، آن چیزیکه بنام نیرنگ و دروغ و حیله در دین اسلام ناب محمدی در سطح وسیعی رواج دارد. یعنی عملا پایه واساس اسلام بردروغ و نیرنگ گذاشته شده. حتا درقرآن مجید برمکر وتزویر خدا به ناباوران اشاره دارد و می گوید: “همانا منافقان باخدا مکر و حیله می کنند و خدا نیزبا آنان مکر می کند …”. سوره النساء آیه 142 قرآن مجید. یعنی خدای توانا و قادر مطلق بقدری در برابر ناباوران ناتوان است که به مکر و حیله متوصل می شود.

اکنون ببینیم چه اتفاقی افتاده است؟ اولا؛ تا آنجائی که ما اطلاع داریم، هیچ اتفاقی که به مبارزه وجنبش حق طلبانه انسانهای حق و حقوق پایمال شده، لطمه وارد آورد، نیافتاده است که جمهوری جنایتکار اسلامی برای انحراف اذهان عمومی آن را کاهی به کوهی تبدیل کرده و مطرح می کند. جمهوری اسلامی در ایران و مسلمانان مغز متحجر از “فساد اخلاقی در زندگی کمپ نشینی” پناه جویان و مخالفین شان حرف می زنند و می کوشند برای از میان بر داشتن مخالفان، یعنی کسانی که زندگی ساده کمپ نشینی را پذیرفته اند فقط به این دلیل که در سر زمین خویش نمی خواهند زیر سلطه ی دیکتاتوری باشند و نمی خواهند باخواری زندگی کنند. دوما؛ درهمه جای دنیا مسایل غیر اخلاقی وجود دارد و بویژه در آن سرزمینهائی که زیاد براخلاق تکیه می کنند، مانند کشورهای مقید به مذهب، آمریکا، ایران، واتیکان و غیره بوی تعفن اش بقدری زیاد است که آزار می دهد قوه شامه را. شرم باد بر کسانی که خود غرق در منجلاب فساد هستند، اما نکوهش می کنند لغزش دیگران را. آنگونه که درپیش اشاره شد، بفرض این هجویاتیکه درسایتهای متعدد جمهوری اسلامی آورده شده، اگر اینان در سایه جمهوری اسلامی می بودند چون همه در زیر لوای اسلام ناب محمد زندگی می کردند و”کنترل زنان کاملا وجود داشت”، دچاراین تهمتها نمی شدند! ننگ باد برمدافعان دروغ و نیرنگ و ظاهر سازی.

هایدلبرگ، آلمان فدرال، 28.05.2017

دکتر گلمراد مرادی

dr.g.moradi41@gmail.com

نویتـرین هەواڵ و بابەت


فارسی