"an independent online kurdish website

در این اواخر مسالە نشست نمایندگانی از مرکز همکاری احزاب کردستان ایران” با نمایندگان جمهوری اسلامی با میانجیگری بنیاد غیر دولتی حل منازعە “نورف” در نروژ، سبب واکنش‌هایی چند از سوی برخی از احزاب و شخصیت‌های ایرانی و کردستانی شدە است.

متاسفانە موضعگیری‌ها، شیوە برخورد و استدلالات برخی از آنها، بە خصوص در وبسایت‌ها و شبکە‌های فیس بوک و غیرە گاهی با توهین‌ و وارد کردن اتهامات سنگینی چون خیانت و سازش  بە این احزاب همراە بودە است.

 اطلاعیە‌هایی کە از سوی مرکز همکاری احزاب کردستان ایران در این رابطه منتشر شدە است، تا حدی مبهم و ناکافی بودە، ضمن اظهار بی اعتمادی بە اهداف و نیت‌های طرف مقابل، اشارە مشخصی بە داشتن یک نشست جدی با نمایندگان حکومت ایران، کە بتوان آن را سرآغاز مذاکرە قلمداد کرد، نداشتە است. از سوی دیگر نوشتە ها و فعالیت‌های داخل و خارج از ایران این احزاب و بخصوص برگزاری وسیع و همە جانبە آکسیونها و متینگ و مراسم‌ ضد رژیم اسلامی بمناسبت ٣٠مین سالگرد ترور ناجوانمرادانە دکتر قاسملو و قادری‌آذر از سوی حدک و حدکا و اطلاعیە ها و فعالیت‌های مرکز همکاری احزاب کردستان ایران طبق روال گذشته نشاندهندە پاینبدی این احزاب بە اصول و خواست‌های ملی – دمکراتیک  و عدم عقب نشینی آنها از مطالباتی است کە سال‌های سال برای رسیدن بە آنها مبارزە کردە‌اند. از سوی دیگر ادامه دستگیری مبارزان کرد در ایران، توپباران پایگاە‌های احزاب کردستانی در مرز کردستان عراق و کشتن کولبرهای کرد نیز نشاندهندە عدم تغییر رویکردهای حکومت اسلامی در رابطە با این احزاب و مردم کرد است، امری کە بە خودی خود جایی برای تائید شبهە بوجود آمدە در رابطە “بند و بست” های احتمالی باقی نمی‌گذارد.

احزاب کردستانی چنانکە از اسم خاص آنها برمیاید احزاب و گروە‌ های هستند کە برای دفاع از حقوق ملی مردم کردستان ایران بطور اخص و رسیدن بە دمکراسی، عدالت اجتماعی و سیستم غیر متمرکز فدرالی برای تمام ملل ایران بطور اعم مبارزە می‌کنند. این احزاب در ائتلاف‌های مختلفی کە در خارج از کشور بوجود آمدەاند بطور فعال شرکت داشته، و جزو فعالترین نیروهای اپوزیسیون خارج و داخل کشور بودە‌اند و از سرآغاز حاکمیت دیکتاتورهای اسلامی در ایران با گفتن “نە” تاریخی بە جمهوری اسلامی، نقشی فعال در مبارزات ضد رژیم توتالیتر – تئوکرات اسلامی ایران بر عهدە داشتەاند. احزاب کردستانی در تمام سالهای پس از سرکار آمدن نیروهای مرتجع اسلامی در ایران هموارە پرچم مبارزەای سخت و طولانی و پر هزینە را با حکومت رعب و وحشت در کردستان ایران برافراشتە و تا امروز آنرا نگاە داشتە‌اند. آنان با توجە بە پشتیبانی تودەهای مردمی، توان بە صحنە کشاندن مردم در مبارزە با حکومت تهران را داشتەاند و نمونە بارز آن اعتصاب سرتاسری در کردستان ایران پس از موشک باران قلعە دمکرات و اعدام سە مبارز کرد رامین حسین پناهی، زانیار و لقمان مرادی در شهریورماە ١٣٩٧ می‌باشد، امری کە نمونە آن پس از انقلاب بهمن ١٣٥٧ و بخصوص سرکوب نیروهای انقلابی ایران در دهه ٦٠ شمسی تاکنون بە این وسعت در هیچ جای ایران مشاهدە نشدە است. با توجە بە این فاکت‌ها بعید بنظر میرسد بە همین سادگی و با یک چرخش قلم بتوان مهر خیانت و سازش بر پیشانی احزابی زد کە با داشتن پشتیبانی قشر وسیعی از مردم کرد در ایران در صف اول مبارزە با رژیم دیکتاتور ایران قرار دارند.

اما در خصوص شیوەهای مبارزە و مسالە مذاکرە اخیر آنها با نمایندگان جمهوری اسلامی، الزامات و شرایط لازم مذاکرە و جنبەهای مثبت و منفی آن، میتوان اذعان داشت:

·      مبارزە اجتماعی – سیاسی روندی است پر فراز و نشیب توام با شیوەهای مختلف مبارزاتی مسالمت‌آمیز و قهرآمیز، فعالیت‌های مخفی و علنی، حرکات تعرضی یا نرمش و مذاکرە با رعایت اصول حفظ اسرار یا شفافیت. تمام این موارد در رابطە با شرایط مشخص زمانی و مکانی و تناسب نیروهای متخاصم میتواند دچار دگرگونی و تغییر اولویتها شود. در تاریخ مبارزاتی مردم کردستان و جهان مواردی کە احزاب همزمان با در پیش گرفتن شیوەهای خشن مبارزە، بە استقبال مذاکرە برای حل و فصل مسائل خود رفتە‌اند کم نبودە است و فی النفسە نمیتوان انجام مذاکرە را دلیلی برای سازشکاری طرف مخالف و هرگونە حرکت ماجراجویانە و سکتاریستی را انقلابی دانست و غرق در حرکات بە اصطلاح انقلابی – تعرضی هرگونە سازش و عقب‌نشینی را رد کرد.

·      با این حال قدم گذاشتن بە مرحلە مذاکرە خود نیازمند شرایط مشخص و بویژە سنگینی توازن نیرو بە نفع نیروی مخالف است. در واقع، زمانی مذاکرە نیرویی انقلابی میتواند بە موفقیتی نسبی برسد کە رژیم حاکم در شرایط ضعف و عقب نشینی در مقابل یک جنبش مردمی و قدرتمند یا اپوزیسیونی نیرومند باشد، چرا کە دیکتاتورهایی کە در موقعیت ثبات و اطمینان باشند حتا اگر بە دلایلی از جملە پیشنهاد و میانجیگری یک نهاد بین‌المللی حاضر بە نشستن در پشت میز مذاکرە نیز باشند بە احتمال زیاد خواست‌های نیروی متقابل را رد کردە یا در ادامە نشست و مذاکرات مصر و جدی نخواهند بود و از دور مذاکرات کنارە خواهند گرفت. حاکمان رژیم اسلامی ایران در توجیە برخی از نشست‌های خود با برخی از افراد یا محافل کردستانی هموارە تاکید بر این داشتەاند کە هدف آنها از این نشست‌ها بە روز کردن اطلاعات خود از “نیروهای ضد انقلاب کرد” بودە است. در مقابل، برای نمونە در اطلاعیە مرکز همکاری احزاب کردستان ایران در ٢٣ تیرماە ١٣٩٨ نیز عدم اعتماد بە نیات جمهوری اسلامی بنابر تجارب گذشتە دیدە می‌شود. چرا کە علیرغم اعتقاد احزاب تشکیل دهندە این مرکز بە راە حل مسالمت‌آمیز و عادلانە مسالە کرد از طریق گفتگو، آن‌ها بر این باورند کە جمهوری اسلامی ایران بە حل سیاسی مسالە کرد باور نداشتە، آزمون مذاكرات و گفتگوهای قبلی نیز منجر بە ایجاد یک فضای بی اعتمادی نسبت بە آن شدە است.” بعید نیست در شرایط خاصی، بویژە زمانی کە نیروهای حاکم تحت فشارهای داخلی و بین‌المللی باشند، رژیم تهران آمادە دادن امتیازاتی بە نیروهای مخالف باشند، اما امر مسلم این است کە این امتیازات در سطح توافقاتی برای انجام تغییراتی بنیادی در جامعە نخواهد بود و امتیازات احتمالی دادە شدە نیز تا زمانی کە دیکتاتورها بر اریکە قدرت باشند متزلزل و بازگشت پذیر خواهد بود.

·      رسیدن بە مرحلە مذاکرە چنانکە آقای عمر ایلخانی‌زادە سخنگوی دورە‌ای مرکز همکاریهای احزاب کردستانی نیز در مصاحبەهای خود بە آن اشارە کردە است، مستلزم پیش شرطهایی چون شفافیت و اعلام علنی آن از سوی حکومت اسلامی برای گفتگو در رابطە با مسالە کردستان، انجام مذاکرات تحت نظارت یک نهاد بین‌المللی، تضمین این نشست‌ها از نظر امنیتی، و گفتگوی مشخص در رابطە مسالە کردستان بودە است. بنابر این برای شروع مذاکرە، بایستی حاکمان حکومت اسلامی این ملزمات را بپذیرند تا طرفین بتوانند مذاکرات خود را شروع کنند. با توجە بە اینکە تماس‌های طرفین در سطح رد و بدل کردن شرط و شروط بواسطە طرف سوم بودە است، عملا میتوان نتیجه‌گیری کرد بغیر از یک نشست هنوز مذاکرەای صورت نگرفتە است تا اخبار مربوط بە آن علنی شود و طرفین در حال آمادە سازی بستر مناسبی برای گفتگو و مذاکرە هستند!

·      از سوی دیگر باید توجە داشت بواقع پیوستن خواستهای ملی و دمکراتیک احزاب کردستانی نمی‌تواند بدون تغییراتی جدی و بنیادی در سیستم حاکمیت و قانون اساسی ایران میسر گردد و عملا پایە و شرایط قانونی لازم برای تغییراتی کە تامین کنندە خواست‌های ملی و دمکراتیک کردها باشد، وجود ندارد، مگر آنکە در سطح بالای جمهوری اسلامی اعتراف بە حقانیت مسالە ملی و نبود آزادیهای دمکراتیک و آمادە سازیهای یک تحول نسبی مانند آزادی زندانیان سیاسی، آزادی احزاب و مطبوعات، اجازە بازگشت بە تبعیدیهای خارج از کشور و غیرە شود. در ضمن در قانون اساسی ایران بغیر از مادە ١٥ کە بە “آزادی استفادە از زبانهای محلی و قومی در مطبوعات و رسانه‌های گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس، در کنار زبان فارسی” و همچنین در اصل ١٩م کە بە “حقوق مساوی مردم ایران از هر قوم و قبیلەای کە باشند، اشارە شدە است، عملا هیچ مبنای قانونی برای یک مذاکرە جدی در رابطه با مسالە ملی وجود ندارد. از سوی دیگر این دو اصل نیز نمیتواند مبنا یا پیش شرط قلمداد شوند، چرا کە این مصوبە جمهوری اسلامی است و میباست خود متعهد بە اجرای آن باشد.

·      با توجە بە این موارد، تغییر نگرش حاکمان تهران و پذیرش مسالە ملی در ایران بایستی یکی از پیش‌شرطهای چنین مذاکراتی باشد. اگر حاکمان ایران واقعا خواهان حل مسائل سیاسی کشور و یکی از آنها مسالە ملی باشند، میتوانند حتا بدون چنین نشست و مذاکراتی با نیروهای اپوزیسیون، بە آسانی با ایجاد شرایط مناسب برای یک انتخاب دمکراتیک در جهت تغییر قانون اساسی زمینە تحولات مسالمت آمیز را فراهم سازند، امری کە عملا با ماهیت دیکتاتورهای ایران همخوانی ندارد و بە مثابە قبول بە پایان رسیدن عمر سیاسی این رژیم از سوی حاکمان آن خواهد بود.

·      با این حال، پذیرش یا آمادگی دولت ایران برای گفتگو و مذاکرە با احزاب کردستانی نشانگر این است کە ١) برغم ادعاهای کاذب ٤ دهە حکومتمداری و توسل بە انواع شیوە‌های سرکوب، ترور، اعدام‌های دستجمعی، زندان و تبعید آزادیخواهان کرد، هنوز مسالە حل نشدەای بنام مسالە ملی کرد در ایران وجود دارد و دولت اسلامی ایران علیرغم نادیدە گرفتن عمدی آن و رد وجودی ملل مختلف در این کشور بر اساس “امت واحد ایران”، موفق بە خاموش کردن شعلەهای مقاومت و مبارزە مردم کرد و نمایندگان سیاسی آن نشدە است و ٢) با حضور در نشستی با شرکت یک سازمان یا بنیاد غیر دولتی بین‌المللی عملا بە وجود معضلی بنام مساله ملی در ایران و بویژە در کردستان ایران صحە میگذارد. ٣) از سوی دیگر برای اولین بار پس از چهار دهه نیروهای اصلی جنبش ملی کرد در کردستان ایران در یک جبهە واحد برای مذاکرە با دشمن، با داشتن پیش شرطهایی برای حل مسالە کرد از طریق دیالوگ پا پیش میگذارند. این‌ها را میتوان از جوانب مثبت این حرکت در نظر گرفت.

·      اما با توجە بە اینکە چهار حزب کردستانی‌ عملا در تشکیل یکسری ائتلاف‌ها با احزاب سرتاسری شرکت داشتە، در برنامە خود بر سرنگونی جمهوری اسلامی تاکید کردەاند نە واپس راندن حکومت ایران، میتوان چنین مذاکراتی را در این مقطع مغایر با موارد تصویب شدە آنها دانست کە در برنامە خود بر گذر دمکراتیک از جمهوری اسلامی و رسیدن بە سیستمی فدرال و دمکراتیک اشارە می‌کنند نە عقب‌نشینی حاکمان ولایت فقیە و امکان حل مسالە کرد در چارچوب دولت کنونی ایران. چنین برخوردهای اگر با شفافیت بیشتر و توضیحات و اطلاع‌رسانی بیشتر نباشد چە بسا موجب ایجاد شکاف و دور شدن این نیروها از هم و  ایجاد جو بی اعتمادی بە آنها شود. از سوی دیگر باید جواب این سوال را داد: آیا زمانی کە ایران در مقابل تمام فشارهای اقتصادی و نظامی و تبلیغاتی آمریکا و دول اروپایی و اسرائیل همچنان مصرانە بر خواستەهای خود گردن‌کشی میکند، در نبود یک جنبش قدرتمند اعتراضی سرتاسری و کردستانی، نداشتن منطقە آزاد در خاک کردستان ایران و نبود جبهه قدرتمندی از نیروهای چپ، ملی و سکولار در خارج و داخل ایران آیا میتوان جمهوری اسلامی را وادار بە عقب نشینی مسالمت آمیز در مقابل این خواست‌ها نمود؟

·      این واقعیت را نباید فراموش کرد کە محتوای هر گونە توافقنامەای میان نیروهای انقلابی و حکومت مرکزی بر اساس ظرفیت قدرت و توانایی طرفین مشخص میشود و بایست این موضوع را در نظر گرفت کە طرفین برای رسیدن بە خواست و اهداف خود حاضر بە کنار گذاشتن چە چیزهایی هستند؟ آیا حکومت اسلامی ایران آمادگی و ظرفیت ایجاد فضای آزاد سیاسی، تغییر قانون اساسی و حذف نهاد ولایت فقیە و غیرە و در واقع اسکلت و ستونهای قدرت خود را دارد؟ بە باور نگارندە این سطور این امر بسی محال مینماید، چرا کە سردمداران جمهوری اسلامی با تجربە از سرنوشت دیکتاتورهای چون صدام و قذافی بسان اسد تا آخرین لحظه سعی در دفاع از حکومت دیکتاتوری و منافع همە جانبەشان خواهند داشت و تنها تغییر در تناسب و توازن قدرت بە نفع نیروهای آزادیخواە و دمکراتیک است کە حرف نهایی را خواهد زد.

20 جولای 2019 

مذاکره کوردها با جمهوری اسلامی ایران به دلیل هراس ایران از همکاری کوردها با امریکا، ترجمه: روژان عدل نیا

 عومەر ئیلخانی زادە دەنگۆی دانیشتن رەد دەکاتەوە

نویتـرین هەواڵ و بابەت


فارسی