"an independent online kurdish website

بهتر است اول به‌ چند زیر که‌ بازنوسی مطلبی به‌ قلم دکتر جعفر شفیعی از رهبران {(کومه‌ل‌ و بنیان گذاران حزب کمونیست ایران) میباشد، بنگریم:

تحولات فکری کومه‌له‌

کومه‌له‌ از همان ابتدا بمثابه‌ یک سازمان با عقیده‌ و مرام کمونیستی پای به‌ عرصه‌ وجود گذاشت. اما جنبش کمونیستی ده‌هه‌های 50 و 60 در عرصه‌ جهانی ویژگیهای خود را داشت و تاریخا” کومه‌له‌ نمیتوانست از آنها متأثر نگردد. در آن دوره‌ سیاست خارجی و عملکرد شوروی، از سوی جریانهای کومونیستی و یا بهر حال مدعی کمونیسم، مورد نقد قرار میگرفت. این جریان انتقادی – که‌ طیف وسیعی را تشکیل میداد- احزاب کمونیست چین و آلبانی – و بویژه‌ حزب کمونیست چین جایگاه‌ مهمتری را اشغال میکرد. حزب کمونیست چین در آن دوره‌ رادیکالترین نقاد دولت و حزب کمونیست شوروی بود، بعلاو انقلاب چین و اهمیت و اعتبار بین المللی این انقلاب، سمپاتی بیشتر انقلابیون و کمونیستهای جهان را نسبت به‌ خود برانگیخته‌ بود. کومه‌له‌ از طریق تفکرات و مواضع حزب کمونیست چین به‌ نقد شوروی پرداخت و علاوه‌ بر این نقد ریوزنیزم شوری عمیقن” توام بود با هواخواهی و سمپاتی نسبت به‌ حزب کمونیست چین. اما این سمپاتی، از نظر کومه‌له‌، سرسپردگی و دنباله‌روی محض از نظرات حزب کمونیست چنین نبود. کومه‌له‌ در همین سمپاتی نسبت به‌ خود حزب کمونیست چین هم نقاد و جستجوگر بود. علت این امر هم چندان پیجیده‌ نبود. منافع کارگران و زحمتکشان نقط عزیمت کومه‌له‌ بود و شناخت هر نظریه‌ای که‌ از این منافع فاصله‌ میگرفت عملا’ به‌ معنای نقد آن نظریه‌ و سیاست بود. با رشد کمی طبقه‌ کارگر، رشد سرمایه‌داری، آشکارتر شدن قضیه‌ تضاد کار و سرمایه‌ و ملموس بودن آن برای اکثر روشنفکران انقلابی …. به‌ مارکسیسم، ناخوانایی نظرات و تیئورها و تزهای حزب کمونیست چین با منافع مستقل طبقه‌ کارگر روشنتر میگشت. بعلاوه‌ نزدیکی بعدی دولت چین به‌ امپریالیسم و امریکا و جهان بورژوازی – که‌ پیویسته‌ بیش و بیشتر میشد- برای کومه‌له‌ شکی باقی نگذاشته‌ بود که‌ حزب کمونیست چین راه‌ دیگری بجز طبقه‌ کارگر و منافع وی در پیش گرفته‌ است.

**

امیدوارم در بازنوسی آن اشتباه‌ کرده‌ باشم.

**

آقای ذیجی مطلب فوق را در فیسبوک قرار داده‌ و این جملات را ضمیمه ‌آن نموده‌ است:

(پیشنهاد میکنم به‌ زبان غلیظ کردي موکریاني ترجمه‌ شود و براي مهتدي و ایلخاني و علیزاده‌ فرستاده‌ شود تا بهتر شیرفهم شوند کومله‌ براي ” جنبش خلق کردي ” نه‌ شکل گرفت و نه‌ مبارزه‌ کرد، کومله‌ انگونه‌ بود که‌ جعفر شفیعي می گوید).

**

با توجه‌ به‌ اینکه‌ آقای ذیجی اطلاع دارند که‌ آقایان (مهتدی و ایلخانی و علیزاده‌) کسانی هستند که‌ تحصلات دانشگاهی را به‌ (فارسی) تمام کرده‌اند، پیشنهاد میکنند که‌ آن مطلب را (به‌ زبان غلیظ کردي موکریاني) ترجمه‌ کنند)، هدف آقای ذیجی از بکار بردن جمله‌ء (به‌ زبان غلیظ کردي موکریاني ترجمه‌ کنند)چه‌ میباشد؟

با استفاده‌ کردن از کلمات‌ (غلیظ کردی) برای خواننده‌ مشخص است که‌ توهین به‌ زبان مردمی میباشد که‌ با آن تکلم میکنند که‌ خود دکتر جعفر شفیعی هم یکی از شنها است.  این توهین هم نه‌ از طرف یک فرد (عادی) بلکه‌ از جانب یکی از رهبران {(حزب سوسیالیست انقلابی ایران) که‌ شاخه‌ای از انشعابات (حزب کمونیست ایران) که‌ (مهتدی و علیزاده‌ و ایلخانی= ایلخانیزاده و شفیعی‌} جز رهبران آن بوده‌اند.

لازم به‌ یادآوریست آن نوشته‌ای دکتر جعفر شفیعی (73) صحفه‌ میباشد و مسائلی در آن وجود دارد که‌ لازم است به‌ آنها نگریست، امیدوارم در آینده‌ چند سطری نسبت به‌ آن آماده‌ نمایم.

توجه‌: آقای ذیجی یکی از دوستانی هستند که‌ در جوار کومه‌له‌ با ایشان آشنا شده‌ام.

سه‌عی سه‌قزی

16/9/2020

sai.saqzi@gmail.com

نویتـرین هەواڵ و بابەت


فارسی